۱۳۹۲ مهر ۶, شنبه

گزارش مرتضی عبدالعلیان از مراسم اعطا جایزه به ژیلا بنی‌یعقوب

چهارشنبه گذشته، سازمان روزنامه‌نگاران کانادایی مدافع آزادی بیان، جایزه جهانی «آزادی بیان» خود را باز به یک ایرانی تقدیم کرد...
 
 
مرتضی عبدالعلیان: به دعوت روزنامه‌نگاران کانادايي مدافع آزادي بيان، در شب نه دسامبر امسال چهار صد و هفتادو پنج روزنامه‌نگار، مفسر راديو و تلويزيون و مطبوعات، توليدکنندگان برنامه‌هاي راديو و تلويزيون، اعضاي کانون وکلا و فعالين اجتماعي، اقتصادي، سياسي و حقوق بشري در هتل رويال یورک تورونتو جمع شدند تا در مراسم اعطاي جايزه بين المللي که طبق سنت هر ساله برگزار مي‌شود شرکت داشته باشند.
تم اصلي برنامه امسال مساله «مصونيت» از مجازات انتخاب شده بود. اينکه مجرمين دولتي نبايستي از مجازات معاف شوند.
در اين مراسم، هر ساله هيات داوران دوتن از شجاع‌ترين روزنامه‌نگاران را از سراسر جهان و يک روزنامه‌نگار کانادايي را که در راه حقيقت‌گويي و افشاگري جان خود را به خطر مي‌اندازند انتخاب کرده و به آنان جايزه جهاني آزادي بيان را اهداء مي‌کنند. 
سي .جي .اف.اي، يا همان سازمان روزنامه نگاران کانادايي مدافع آزادي بيان متشکل از روزنامه‌نگاران مطبوعات و راديو تلويزيون سراسري کاناداست. سي.جي .اف.اي مديريت آيفکس  مرکز انتشار هماهنگ اخبار هشتاد و هشت سازمان بين المللي  آزادي بيان از جمله سازمان گزارشگران بدون مرز، فدراسيون بين المللي روزنامه نگاران و سازمان ماده نوزده را  بعهده دارد. دفتر سازمان سي .جي .اف.اي و آيفکس هردو در تورنتو کاناداست. نزديک به پانزده کارمند در دفتر سي.جي.اف.اي و آيفکس کار ميکنند .
برنامه از ساعت  شش تا نه و نيم شب ادامه داشت. دو تن از شخصيت‌هاي تلويزيوني کانادا – لويد رابرتسون از تلويزيون سي تي وي و هدر هيچکاک از تلويزيون سي بي سي مسؤليت اجراي برنامه‌ها را به عهده داشتند.
در جلوي صحنه دو ميز قرار داشت که در دو طرف آن  ميهمانان مخصوص نشسته بودند. اگر ژيلا بني‌يعقوب می‌توانست بیاید، در اين شب در کنار اين ميز نشسته بود .همانطور که ميهمان و برنده ديگر جايزه از روسيه آمده و نشسته بود. يکي از حاضرين مي‌گفت: "چه عيبي داشت که ژيلا هم مي‌آمد و جايزه‌اش را دريافت مي‌کرد، از اين حيث رژيم جمهوري اسلامي چقدر بايد از اخلاق سياسي به دور باشد و نگذارد شهروندش که افتخاري را نصيب مملکت‌اش کرده از حضور در روز دريافت جايزه‌اش محروم شود".هشت سال قبل هم اکبر گنجي روزنامه نگار صاحب نام بدليل در بند بودن نتوانست در مراسم اعطاي جايزه شرکت کند و جايزه‌اش را دريافت کند. مسؤولين اجراي برنامه، تک تک ميهمانان مخصوص را معرفي کردند و نام نيک آهنگ کوثر کاريکاتوريست پر کار  که به نمايندگي  از ژيلا در مراسم حضور داشت را نيز اعلام کردند.
در شروع برنامه لويد رابرتسون از نماينده بانک اسکوشيا خواست تا پيامش را قرائت کند. ايشان در مورد برنامه‌ای به نام "سي. جي .اف .اي فلو شيپ"توضیح داد  که با هزينه بانک، روزنامه‌نگاري از يکي از کشورها انتخاب مي‌گردد تا دردانشگاه تورنتو تحصيل کند. و اين بار دانشجوي انتخاب شده از کشور السالوادور بود که از او خواست تا به صحنه آمده و سخنراني خود را ايراد نمايد.
"اريک ليموز" روزنامه‌نگار السالوادري گفت: " پنج روز قبل از آمدنم به کانادا دوست و همکارم در السالوادر ترور شد و تا کنون چهارده  روزنامه‌نگار در السالوادر بقتل رسيده‌اند، و در جنگ داخلي السالوادر در دهه هشتاد نزديک به هفتادو پنج هزار نفر در طول دوازده  سال جنگ کشته شدند .پوشش خبري جنگ يعني پوشش خبري در مورد جوخه‌هاي مرگ و قربانيان نقض حقوق بشر که در خط مقدم جبهه انجام مي‌گرفت. اريک مي‌گويد: "آن روزها روزهاي ديوانه کننده‌اي بود، اما براي ما پوشش اين خبر ها عادي شده بود."
در نوبت بعدي هدر هيچکاک، درباره  روزنامه‌نگار کانادايي – هندي بنام طارا سينگ هاير گفت. اينکه او  روزنامه‌اي را در کانادا مديريت مي‌کرد و بطرز مشکوکي بدست عواملي نخست با شليک گلوله در استان بريتيش کلمبيا فلج گرديد و آنگاه در سو؛ قصد دوم به قتل رسيد و قاتلينش با اينکه سر نخي از آنها در دست است هنوز معرفي نشده‌اند. هدر گفت بياد طارا سينگ، سي .جي .اف. اي جايزه‌اي هر ساله به يک روزنامه‌نگار کانادايي اهدا ميکند و اين‌بار  فرد انتخاب شده "تري گولد " مي‌باشد . زهرا کاظمي نيز يکي از برندگان اين جايزه بود که توسط فرزندش استفان دريافت شد. هدر  از خانم "مري دين شير" روزنامه‌نگار بازنشسته روزنامه  تورونتو استار خواست به صحنه آمده تري گولد را معرفي کند. مري دين گفت: "تري با به خطر انداختن جان خود به کشورهاي مختلف مسافرت کرده و در مورد روزنامه‌نگاراني که در جهان به قتل رسيده اند تحقيقاتي کرده و آن تحقيقات را در کتابي جمع نموده و منتشر کرده است. و آنگاه از او خواست به صحنه آمده و سخنان خود را ايراد نمايد ."
گولد از بسياري از روزنامه‌نگاران بقتل رسيده صحبت کرد و گفت که تعجب کردم از تعداد روزنامه‌نگاراني که بقتل رسيده‌اند. او گفت : "زماني که در فيليپين بودم بين سالهاي دو هزار – دوهزاروچهار , دوازده روزنامه نگار در فيليپين به قتل رسيدند. تنها جرم آنها اين بود که خواهان تغيير در دولت و وضعيت اقتصادي بودند. اغلب  آنها تهديد شده و پيش‌بيني ميکردند که در اين راه کشته شوند. من فکر مي‌کردم که اينها آدم‌هاي فوق العاده‌اي بودند. به تحقيق در مورد زندگي آنها پرداختم و مي‌خواستم بدانم چرا با همه خطرات به کارشان ادامه مي‌دهند. من مي‌خواستم به عمق روانشناسي فداکاري آنها برسم. مي‌خواستم بدانم حتما بايد چيزي باشد که آنها با مرگ روبرو مي‌شوند." گولد سپس در مورد ژيلا بني‌يعقوب گفت: "او روزنامه نگار شجاعيست و بارها بخاطر کارش دستگير شده و به زندان افتاد .من‌هم مي‌خواهم اين جايزه ام را به همه روزنامه‌نگاراني تقديم کنم که به قتل رسيده و در کتابم در مورد آنها نوشته‌ام."
پس از گولد, لويد رابرتسون به صحنه آمد و از فيلم مستندي صحبت کرد که قرار شد به نمايش در آيد. اين فيلم در مورد زندگي روزنامه‌نگاراني بود که بخاطر کار و حرفه مورد علاقه خود و به خاطر حقيقت‌گويي و حقيقت‌نويسي به قتل رسيدند. بطور مثال او گفت  در روزهاي اخير سي روزنامه نگار از کشور فيليپين در يک حادثه انتخاباتي بقتل رسيدند. رابرتسون آنگاه از آرنولد امبر رييس سي جي .اف اي خواست سخنان خود را ايراد نمايد. آرنولد از شهروند روزنامه نگاري صحبت کرد. به انتقاد از پليس ونکوور کانادا پرداخت که با استفاده از دستگاه" تيزر " باعث مرگ انساني در فرودگاه شدند و بعد  از جواني گفت که با يک دوربين ساده از صحنه درگيري پليس با «رابرت کزينسکي» و مرگ او به دست نيروهاي پليس در استفاده از تيزر اتفاق افتاده بود. بعد از اين جوان يعني پاول خواست بايستد و حضار با ابراز احساسات از او تقدير کردند.
در قسمت دوم و پس از صرف شام، فيلمي از زندگي، کار روزنامه‌نگاري و دستگيري‌هاي ژیلا بنی‌یعقوب و صحنه‌هايي از اعتراضات مردم ايران به نمايش در آمد . سپس  پاتريک گاسيج ، معاون مطبوعاتی گری ترودو، نخست وزیر فقید کانادا از آقاي نيک آهنگ کوثر کارتونيست ايراني که دوست و همکار قبلي ژيلا بوده و  در تورونتو کانادا زندگي مي‌کند خواسته شد تا به صحنه آمده و پيام ژيلا بني يعقوب، برنده جايزه بين المللي آزادي بيان را که نتوانست در مراسم حضور يابد را بخواند. نيک آهنگ پيشتر در مورد ژيلا گفته بود که احترام خاصي براي  زنان روزنامه‌نگار قايل است زيرا که، سنت‌گرايان اسلامي معتقدند آنها نبايد کار کنند بلکه در خانه بمانند و از طريق شوهر و پدر پشتيباني شوند. نيک آهنگ همچنين گفت: ما نمي‌توانيم قدم به سوی يک جامعه دمکراتيک بر داريم وقتيکه نيمي از جامعه از حقوق خود بي اطلاعند. پس از خواندن پيام ژيلا توسط نيک آهنگ و در يافت جايزه حضار با ابراز احساسات ممتد از ژيلا بني يعقوب و کارش تقدير کردند. ژيلا در پیامش از تداخل کار سياسي و روزنامه نگاري انتقاد داشت .از شوهرش بهمن احمدي عمويي گفت که هم اکنون در زندان بسر مي‌برد و جايزه‌اش را هم تقديم کرد به همسرش و همه روزنامه‌نگاران ايراني که در زندان بسر مي‌برند. جايزه ژيلا در دفتر سي جي .اف اي . خواهد ماند تا در آینده و در مراسمي به ايشان تقديم شود.
در اين قسمت  نوبت به برنده ديگر جايزه رسيد که همگي از روسيه و براي روزنامه مستقل "نو وايا گازتا " کار مي‌کردند و همگي جان‌شان را بر سر کار حرفه‌اي  از دست دادند " . پس از نمايش فيلمي مستند از وضعيت روزنامه‌نگاران روسيه و روزنامه نو وايا گازتا و زندگي : استانيسلاو مارکلوف، آناستا سيا بابو رووا،  و آنا پوليتکوسکايا -  هدر هيچکاک از جان هوینریک، ناشر روزنامه تورنتو ستار خواست تا به معرفي روزنامه «نووايا گازتا» و روزنامه‌نگاراني که در راه حرفه روزنامه‌نگاري به قتل رسيده‌اند صحبت کند. در اين مورد در جزوه‌اي که بمناسبت اين شب تهيه شده آمده است: مسله اين است که چقدر يک نفر حاضر است در مورد جانش ريسک کند. در مورد روزنامه‌نگاران «نووايا گازتا» وقتي مسله آزادي بيان به ميان مي‌آيد مساله ريسک اصلا جاي سؤال نيست. آخرين قتلي که اتفاق افتاد در ژانويه سال دو هزارو نه بود، وقتي که روزنامه‌نگار جوان، آناستا سيا بابورووا بهمراه استانيسلاو مارکلوف وکيل   حقوق بشري در روز روشن در مرکز شهر مسکو با شليک گلوله بقتل رسيدند. بابورووا در اين روز کنفرانس خبري مارکلوف را پوشش مي‌داد. مارکلوف در دم جان سپرد اما بابورووا بعدا در همان شب فوت کرد. يکسال از اين واقعه مي‌گذرد و قاتلين هنوز شناسايي نشده‌اند . بخاطر اين شرايط روزنامه‌نگاران «نووايا گازتا»  بايد چون کاراگاهان پليس زندگي و کار کنند. آنا پوليتکوسکايا يکي ديگر از روزنامه‌نگاران «نووايا گازتا» که او هم  جانش را در راه حرفه‌اش از دست داد زماني گفت: وقتي که کار تحقيقي انجام مي‌دهيم بيشتر کارمان را مجبوريم در خفا انجام دهيم. بيشتر مقالات پوليتکوسکايا در مورد شکنجه مردم عادي چچن توسط سربازان روسي بود. کار تحقيقي او باعث شد تا در بيست مورد، شکنجه‌گران محکوم گردند. جايزه اين روزنامه نگاران را يکي از مسؤلين  روزنامه نووايا گازتا دريافت کرد و حاضرين به احترام برخاسته و با ابراز احساسات ياد و خاطره روزنامه‌نگاران کشته شده روزنامه نووايا گازتا را گرامی داشتند.

هیچ نظری موجود نیست: