۱۴۰۱ اردیبهشت ۳۰, جمعه

 شک می کنم که انسانم‌! 


از کودکی بما آموخته بودند 

حفظ کردن 

بهتر است از فکر کردن 

فکر حذف میشد و حفظ کردن فکر میشد

در بیشتر زمینه ها فکر دخالت نداشته است 

پاسخ هایمان همه از حفظ کردن هایمان بود

در مکتب خانه سوره های قرآن را باید حفظ میکردیم 

که اصلن کلام آن را نمی فهمیدیم ، فقط حفظ می کردیم 

در مکتب خانه مترجم هم نداشتیم 

معلم هم خود ترجمه عربی به فارسی را نمیدانست 

خود او هم انرا حفظ کرده بود 

کتاب هم ترجمه نشده بود 

از کودکی میباید فکرمان را حفظ میکردیم 

تا حفظ کردن راحفظ شویم 

در مدرسه درسها را باید حفظ می کردیم 

تاریخ را حفظ میکردیم 

جغرافیا را حفظ میکردیم 

ما فکرمان را از حفظ بلد بودیم

فکر را فکر نمی کردیم 

بر حفظ کردنهایمان هم فکر نمی کردیم 

 فکرمان از حفظ کردن هایمان بود

سئوال همیشه این بود :

درس ات را حفظ کردی ؟

نمی پرسیدند روی درس ات فکر کردی ؟

بجای اینکه درس مان فکرمان باشد 

حفظ کردن هایمان فکرمان شد

آموخته بودیم که از بزرگتر هایمان پیروی کنیم 

این را از حفظ بودیم 

پیروی کردن بهتر است از فکر کردن 

ما در طبیعت مان اسیر بودیم ،

همچون حیوانات 

-------

اوکویل - زمستان کرونا زاده ۲۰۲۱  



هیچ نظری موجود نیست: