۱۳۹۰ مرداد ۲۲, شنبه

رژيمه داريم -سرانش از مردم بيسوادترند ! طنز سياسي عبادي مرتضي عبدالعليان

يکم -
اخيرا بدنبال بحرانهاي اقتصادي در جهان که اول از همه گريبان محرومترين اقشار را گرفته و در بيشتر نقاط جهان باعث اعتراضات مردم شده - مردم انگليس هم به خيابانها ريختن و دست به اعتراض زدند / در اين رابطه چند نفري از سران رژيم "جمهوري السلامي العربي"در ايران موضع گرفته واز جمله سر دار نقدي که گفته : " گردانهاي عاشوراي بسيج به عنوان نيروي پاسدار صلح به لندن اعزام شوند "!!!؟؟؟
حقيقتا چند بار اين جمله را خواندم - داشتم ديوانه ميشدم - اين بود که تصميم گرفتم : اول صبح و يا قبل از شام اخبار ايران را ديگر نخوانم -چونکه براي جهاز هاضمه مضر است - اين نوع خبرها معده را اگر از فولاد هم با شد از کار مياندازد- لامسب هر کلمه اش مثل قلوه سنگ است .
از قرار معلوم اين "آغاي" نق نقو - نيروهاي "حافظ "صلح و "پاسدار" صلح را که شنيده - کلمه پاسدار ايشون رو گرفته و بهمين منظور ميخواد نيروهاي پاسدار و " بيسيژ *" (به انگليسي يعني نيروهاي محاصره کننده ) را بهمراه موتور سيکلت - قمه - طپانچه - گاز خردل وگاز اشک آدم درآور ......به انگليس اعزام کند /
بايد به ايشون گفت فعلا شما يوردانهاي سپاه و بسيج از لشکر "عاشوربونيپالتان "را براي سرکوب مردم بيگناه سوريه و ايران بکارببريد تا در نامه اعمالتان و در شناسنامه تان جرايم بيشتري نوشته شود و بعد منتظر حکمي باشيد که دادگاه مردم برايتان صادر خواهند کرد/
اصلا اين "بسيج " براي بسيخ کردن مردم درست شده/
*Besiege
دوم-
يکي ميگفت : چون مادرم بمن نفرين ميکرد و ميگفت -الهي که درد بيدرمان بگيري - و از آنجاييکه نفرين مادر چسب اوهو داره و ميگيره - دارو را کنار گذاشته و درمانگاه را هم ترک کردم/
سوم -
طرف مسکن نداشت اما مسکّن زياد داشت /
چهارم -
وقتي دوستم با قرص خداحافظي کرد ضعيف شد /
پنجم -
ليلي براي اينکه در مقابل مجنون قرص باشد يک مشت قرص خورد/

هیچ نظری موجود نیست: