۱۳۹۰ مهر ۲, شنبه

ياد داشت هايي از کتاب " دختر نيل "

دختر نيل - ادامه شهر زاد دختري از مصر
مولف: ژيلبر سينوعه
ترجمه عبدالرضا ( هوشنگ ) مهدوي
کتابي که خوانده و بسته شد
کتاب در مورد سالهاي اوايل هزارو هشتصد کشور مصر و زمامداري محمد علي پاشاست - مسله کليدي احداث کانال سوعز است .
ژيلبر سينوعه سعي دارد در اين کتاب نقش انگليس را در تجزيه - تحريک و فريب - و سود و منافع اش - و سياستش را در دخالت در کشورها براي خوانندگانش افشا کند / در اين کتاب سينوعه چند طرح را از چند زاويه عملي ميکند و در طرح کلي اين داستان به نقش عناصر متشکله در آن ميپردازد / آنچه در اين داستان نمودي عيني و واقعي پيدا ميکند اينست که نقش انگليس بعنوان "روباه پير" و نقش فرانسه را به عنوان عنصري بهتر نشان ميدهد / و ما اين نقش را در احداث کانال سوعز ميبينيم / در اين داستان نقش شهر زاد - جوانا دخترش و ماندرينو همسر شهرزاد که رابطه بسيار نزديکي با خانواده پاشا دارند بسيار جالب نشان داده شده / اوج داستان همان حرفهاي خديجه خدمتکار شهرزاد و ماندرينو است که با حرفهايش ( رازش ) آنهم پس از سيزده سال آنرا براي جوانا و ماندرينو فاش ميکند و مرحله بعدي داستان که خوب هم آنرا به پايان ميبرد به قدرت رسيدن سعيد پاشاست که يک دل نه صد دل عاشق جوانا ميشود و جوانا هم که در خانه بعنوان دختري سرکش و لجوج معرفي ميشودو با مادر حسادتي کينه توزانه دارد و با سياستهاي خانواده پاشا در مورد اداره کشور سازگاري ندارد و با محفل سينت سيمون ارتباط دارد ميخواهد از طريق ازدواج با سعيد پاشا به احداف خودش و احداث کانال برسد /
ادامه دارد .......

هیچ نظری موجود نیست: