معرفی کتاب
وب سایت هفته - مونترال
«دلنوشتههای تو» نام کتابی است که مجموعه سرودههایی به دو زبان فارسی و انگلیسی را دربرمیگیرد و توسط انتشارات blurb در سال 2014 منتشر شده است.
این کتاب شامل سرودههایی از مرتضی عبدالعلیان بین سالهای 1995 تا 2014 است. البته مرتضی عبدالعلیان در مقدمهای که بر کتاب نوشته تاکید میکند و توضیح میدهد که خود را شاعر نمیداند و به همین دلیل نام کتاب را نه مجموعه شعر بلکه «دلنوشته» گذاشته است.
مرتضی عبدالعلیان روزنامهنگار است و ساکن «اوکویل» در استان انتاریو. او تعریف میکند که در این شهر با گروهی فرهنگی، هنری آشنا شده و هر هفته در یکی از کافههای شهر جمع میشدند و شعر یا داستان خود را میخواندند و یا ساز خود را مینواختند و مورد تشویق قرار میگرفتند و گاهی هم به نقد نوشتهها میپرداختند. این جمع هنری بعدها بزرگتر شد و جلسات مشترکی را با هنرمندان رشتههای دیگر برگزار کرد که آنها از روی این شعرها، طرحهایی تهیه میکردند و این طرحها بعدها در کافیشاپهای سطح شهر و کتابفروشی به نمایش در میآمد.
مرتضی عبدالعلیان، روزنامهنگار، بلاگر، فعال حقوق بشر و از قدیمیترین اعضای هیئتمدیره روزنامهنگاران کانادایی برای آزادی بیان سی.جی.اف.ای CJFE است. لازم به توضیح است که سی.جی.اف.ای مسئولیت امور اداری IFEX، بزرگترین انجمن روزنامهنگاری در سطح جهان، را به عهده دارد.
عبدالعلیان تا به حال با سرودههایش به زبان انگلیسی در برنامههای پن کانادا و چند سازمان فرهنگی هنری معتبر دیگر حضور داشته است. او در سال 1333 در شهر رامسر به دنیا آمده و در حال حاضر ساکن شهر اوکویل در انتاریو است.
مرتضی عبدالعلیان این کتاب را به پسر خود «دانیل» تقدیم کرده است که در عنفوان جوانی در یک تصادف غمبار جان خود را از دست داد.
این روزنامهنگار و نویسنده در مقدمه «دلنوشتههای تو» نوشته است:
ادعای شاعری ندارم و این دلنوشتهها تنها حاصل یک دوره از عمرم است که در این کتاب به چاپ میرسانم. کتاب «دلنوشتههای تو» حاوی دورهای از زندگی و تفکرات من در سالهای زندگی در تبعید است، سالهایی که در حسرت دوری از مادر، پدر، عزیزانم و وطن به سرعت برق میگذشت و خاطرهای سفید برجای میگذاشت اما هیچگاه این دوری که به بیش از سیسال رسیده است، سبب نگردیده تا حتی یک روز از یاد عزیزانم، مردم و وطنم غافل باشم و آنها را فراموش کنم و همیشه هم در انتظار برگشتن ماندهام و این شعر همیشه با من بوده و هست تا رسیدن به اصل خویش: هر کسی کو دور ماند از اصل خویش / بازجوید روزگار وصل خویش
مرتضی عبدالعلیان
سکوت کاملی است در آپارتمانم
هماکنون که شمع میسوزد
و همینطور عمرم.
همه چیز را پایانیست
حتی برای این شمع
و آن ستاره عاشق.
با علاقهای عمیق
صفحات کتاب را میکاوم
تا که ستارهای بیابم
ستارهای که فکرم را روشنی بخشد
و راهنمایم در تاریکی باشد
مثل همین شمع
که عمرش را با من و شما تقسیم کرده است
حال که این جستجو به پایان خود رسیده
شمع خسته را به استراحت فرا میخوانم
و بر تختخوابم دراز میکشم
با ستارههایی در افکارم.
سپتامبر 1998
The star
Mory Abdolalian
Total silence in my apartment
Now that the candle burns
As well as the moments of my life
There is always an end for everything
Even for this candle
And that lovely star
With deepest interest
I do search the pages of the books
For finding the stars
The stars that will enlighten my mind
And will guide me through the darkness
As this candle does
Sharing her life with me and you
As the search comes to an end for now
I call the exhausted candle for rest
And I lie down on my bed
With the stars in my head
Oak ville. Ontario. 1998
وب سایت هفته - مونترال
www.HafteH.ca
«دلنوشتههای تو» نام کتابی است که مجموعه سرودههایی به دو زبان فارسی و انگلیسی را دربرمیگیرد و توسط انتشارات blurb در سال 2014 منتشر شده است.
این کتاب شامل سرودههایی از مرتضی عبدالعلیان بین سالهای 1995 تا 2014 است. البته مرتضی عبدالعلیان در مقدمهای که بر کتاب نوشته تاکید میکند و توضیح میدهد که خود را شاعر نمیداند و به همین دلیل نام کتاب را نه مجموعه شعر بلکه «دلنوشته» گذاشته است.
مرتضی عبدالعلیان روزنامهنگار است و ساکن «اوکویل» در استان انتاریو. او تعریف میکند که در این شهر با گروهی فرهنگی، هنری آشنا شده و هر هفته در یکی از کافههای شهر جمع میشدند و شعر یا داستان خود را میخواندند و یا ساز خود را مینواختند و مورد تشویق قرار میگرفتند و گاهی هم به نقد نوشتهها میپرداختند. این جمع هنری بعدها بزرگتر شد و جلسات مشترکی را با هنرمندان رشتههای دیگر برگزار کرد که آنها از روی این شعرها، طرحهایی تهیه میکردند و این طرحها بعدها در کافیشاپهای سطح شهر و کتابفروشی به نمایش در میآمد.
مرتضی عبدالعلیان، روزنامهنگار، بلاگر، فعال حقوق بشر و از قدیمیترین اعضای هیئتمدیره روزنامهنگاران کانادایی برای آزادی بیان سی.جی.اف.ای CJFE است. لازم به توضیح است که سی.جی.اف.ای مسئولیت امور اداری IFEX، بزرگترین انجمن روزنامهنگاری در سطح جهان، را به عهده دارد.
عبدالعلیان تا به حال با سرودههایش به زبان انگلیسی در برنامههای پن کانادا و چند سازمان فرهنگی هنری معتبر دیگر حضور داشته است. او در سال 1333 در شهر رامسر به دنیا آمده و در حال حاضر ساکن شهر اوکویل در انتاریو است.
مرتضی عبدالعلیان این کتاب را به پسر خود «دانیل» تقدیم کرده است که در عنفوان جوانی در یک تصادف غمبار جان خود را از دست داد.
این روزنامهنگار و نویسنده در مقدمه «دلنوشتههای تو» نوشته است:
ادعای شاعری ندارم و این دلنوشتهها تنها حاصل یک دوره از عمرم است که در این کتاب به چاپ میرسانم. کتاب «دلنوشتههای تو» حاوی دورهای از زندگی و تفکرات من در سالهای زندگی در تبعید است، سالهایی که در حسرت دوری از مادر، پدر، عزیزانم و وطن به سرعت برق میگذشت و خاطرهای سفید برجای میگذاشت اما هیچگاه این دوری که به بیش از سیسال رسیده است، سبب نگردیده تا حتی یک روز از یاد عزیزانم، مردم و وطنم غافل باشم و آنها را فراموش کنم و همیشه هم در انتظار برگشتن ماندهام و این شعر همیشه با من بوده و هست تا رسیدن به اصل خویش: هر کسی کو دور ماند از اصل خویش / بازجوید روزگار وصل خویش
سکوت کاملی است در آپارتمانم
هماکنون که شمع میسوزد
و همینطور عمرم.
همه چیز را پایانیست
حتی برای این شمع
و آن ستاره عاشق.
با علاقهای عمیق
صفحات کتاب را میکاوم
تا که ستارهای بیابم
ستارهای که فکرم را روشنی بخشد
و راهنمایم در تاریکی باشد
مثل همین شمع
که عمرش را با من و شما تقسیم کرده است
حال که این جستجو به پایان خود رسیده
شمع خسته را به استراحت فرا میخوانم
و بر تختخوابم دراز میکشم
با ستارههایی در افکارم.
سپتامبر 1998
The star
Mory Abdolalian
Total silence in my apartment
Now that the candle burns
As well as the moments of my life
There is always an end for everything
Even for this candle
And that lovely star
With deepest interest
I do search the pages of the books
For finding the stars
The stars that will enlighten my mind
And will guide me through the darkness
As this candle does
Sharing her life with me and you
As the search comes to an end for now
I call the exhausted candle for rest
And I lie down on my bed
With the stars in my head
Oak ville. Ontario. 1998
۱ نظر:
باد پسر بزرگوارشان جاویدان.آقای عبدالعلیان عزیز پیروز باشند و سربلند
ارسال یک نظر