۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۹, جمعه


" ونسسلا- کينيتو – وينزونز " قهرمان ملي فيليپين -
برادر مادربزرگ همسر قبلي من (  کارمليتا هاريت گينتو- مادر فرزندانم دانيل – اخگر و روزبه  ) از فيليپين "ونسس لا - کينيتو - وينزونز " بود. او يک  وکيل - سياستمدار - رهبر دانشجويان دانشگاه فيليپين و نيز رهبر يک گروه مقاومت چريکي برعليه نيروهاي اشغالگر ژاپني در جنگ جهاني دوم بود .
"ونسسلا  وينزونز" يکي از اولين فيليپيني هايي بود که پس از اشغال فيليپين توسط ارتش امپراطوري ژاپن در جنگ دوم جهاني در  12دسامبر 1941 اقدام به سازماندهي  يک گروه مقاومت چريکي با 2800 نفر چريک نمود. و خود فرماندهي عمليات چريکي را بعهده داشت و پس از  نزديک به يک سال مبارزه و مقاومت  و کشتن نزديک به سه هزارتن از اشغالگران ژاپني و آزاد سازي منطقه بومي خود " بيکول – کامارينس نورته "   در 8 جولاي 1942 بدليل خيانت يکي ديگر از چريکها محل اختفاي آنها کشف و توسط نيروهاي ژاپني دستگير و در 15 جولاي همانسال بهمراه پدر - همسر و دو تن از فرزندانش اعدام شد. ژاپني ها بدليل انتقام گيري از او با سرنيزه آنقدر به تن او حمله ور شدند تا کشته شد. دو تن از فرزندان او را که مخفيانه نزد خواهر بودند يکي  پسر که بعدها دو دوره استاندار منطقه خود شد و ديگري دختر هنوز در فيليپين بسر ميبرند. يکبار مادر بزرگ همسر قبلي من "سرافينا وينزونز" در مورد برادرش بمن چنين گفت :" وقتيکه خبر دستگيري برادرم پخش شد و آنروزي که قرار بود برادرم را نيروهاي نظامي ژاپني به شهر وينزونز بياور ند تمام مردم در شهر جمع شده بودند و من برادرم را  در يکي از کاميونهاي نظامي ژاپني ديدم که براي اعدام ميبردند ." 
يادم ميآيد  پسر قهرمان ملي که دو دوره استاندار شهر دايت – کامارينس نورته بود و نام پدر را دارد ( ونسسلا – وينزونز – جونيور ) و به مسلک صوفيگري کشيده شده - يکبار در سال 1985 صبح زود مرا با خود به يک" صبحانه سياسي " در يک هتلي در منطقه "مکاتي " در مانيل برد که بسياري از وزرا و نمايندگان پارلمان در آنجا حضور داشتند و مشغول گپ و گفت در مورد مسايل سياسي روز فيليپين بودند – و چند تايي را هم بمن معرفي کرد از جمله وزير کار - در آنزمان بود که با واژه " صبحانه سياسي " آشنا شدم . 


نقشه شهر وينزونز در کامارينس نورته




مرکز وينزونز در دانشگاه فيليپين در شهر مانيل پايتخت فيليپين
   

هیچ نظری موجود نیست: