۱۳۹۳ مهر ۱۲, شنبه

اما از شصت سالگی ..........

ضرب المثلی میگه : 
مثل یک شراب خوب - هرچه از سالش میگذره بهتر میشه 

این چند روز همش خواب میدیدم که یه چیزی شبیه شش‌ و صفر میآمدند جلو چشمم و میرفتند . گاهی شش تنها بود و گاهی هم صفر . در خواب دیدم یکی حلقه شش را انداخته در گردنم ومیکشد بالا ...و یکی هم دو تا دستم را کرده در حلقه صفر و منهم هی داد میزدم ........

پابلو پیکاسو در مورد شصت سالگی میگه :
' مردم در شصت سالگی جوان میشوند'

رسیدن به شصت سخت بود و بالاخره هم همین چند روز پیش به قله اش صعود کردم - بقیه اش دیگه سرپایینیه که باید مواظب باشم سر نخورم - کانادا هم که محل سرخوردنها و لیز خوردنهاست.
کاش طاهره میگذاشت من بی سر و صدا از کنار این شصت سالگی میگذشتم - و حالا با این جشن تولد - تازه شصتم خبردار شده - که ای دل غافل .....

منبعد  چشمم باید به شصت پایم باشد که تو چشمم نرود .
نمیدانم چرا اینروزها انگشت شصت دستم بی اختیار  بسمت بالا میرود ....حالا در کانادا مسله ای برایم بوجود نمی آورد - چونکه  اینها آنرا بعنوان یک علامت خوب میدانند - اما مشکلم در ایران است که اگر همینطوری گاه گاهی بالا برود دایم باید با مردم در گیر شوم .

خلاصه اینکه شصتم به شما بگه ......
شصت یعنی شش و صفر -  یه حسن و یه بدی داره . حسنش اینه که اگه شش تنها باشه میشه شش ساله و بدی اش اینه که  اگر صفر باشه میشه هیچ و پوچ ....
یا شش همان شش ( ریه ) و صفر هم همان او یعنی اکسیژن است که هردو در شصت سالگی مهمند .
از روز چهارشنبه ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۴ که شصت ساله شدم پست تراماتیک یا شصت تراماتیک دیس اوردر ( شصت انگشت ) گرفتم .
اینهم یک ضرب المثل انگلیسی :
Age is like mind over matter , if you don't mind ,it doesn't matter

الان شصت سال و چند روز از عمرم گذشته - آن شصت سال یکطرف و این چند روز هم یه طرف .....
حالا ۶۰٪ عمرم رفته ......و ۴۰٪ میتونم کار کنم .......
من از زندگی ام راضی ام ....و از اینکه تونستم شصتاد سال زندگی کنم خوشحالم ....
پس
پیش به سوی ایجاد کانون ایرانی - کانادایی شصتاد ساله ها
شصتاد ساله های ایرانی -کانادایی متحد شوید