۱۳۹۰ آذر ۶, یکشنبه

کماندانته ليونل گونزالس در زمان مبارزات چريکي در جنگلهاي السالوادر - اما حالا او ديگر معاون رييس جمهور السالوادر است ..مصاحبه ام با او در سال 1997

مصاحبه ام با کماندانته ليونل گونزالس( سالوادر سانچز سرن ) در مرکز فرماندهي فارابوندو مارتي در شهر سان سالوادر -السالوادر /





























در سال هزارو نهصدو نودوهفت براي يک ديدار از سان سالوادر به کشور السالوادر مسافرت کردم و براي اينکه با اوضاع سياسي آنجا و نيروهاي سياسي بيشتر آشنا شوم با تلاش و پرس وجو توانستم مرکزفرماندهي يا ستاد سازمان فارابوندو مارتي را در شهر سان سالوادر پيدا کنم / در مرکز فرماندهي گاردي با يک مسلسل در پيشاني ورودي مرکز ايستاده بود/ با اجازه او و دادن مشخصات خودم و اينکه ميخواهم با مسو لين صحبت کنم توانستم پس از چند روز وارد ستاد فرماندهي شوم و تقريبا يک روز تمام در درون ستاد منتظر شدم تا آنها از نظر امنيتي از من مطمين شوند / تا اينکه پس از ساعتها يکي مرا به اطاقي در طبقه بالا ي ستاد هدايت کرد / در آنجا من با دو نفر آشنا شدم - يکي خانمي که از السالوادر نبود و رل مترجم را داشت و ديگر ي خودش را ليونل گونزالس معرفي کرد و کارت ويزيت خود را بمن داد - او فرمانده ( اف -ام - ال- ان ) و هماهنگ کننده نيروهاي چپ - فا رابوندو مارتي در السالوادر بود - با يک دستگاه ضبط توانستم متن مصاحبه را ضبط کنم و بعد هم توانستم آنرا با خود به کانادا بياورم و آن متن را از نوار پياده کرده و در هفته نامه "ايران استار " تورونتو با نام محمد نوبهار بچاپ برسانم / که در همينجا عکس آنرا گذاشته ام / در همان روز حين گشت در خيابانهاي سان سالوادر با تظاهرات "ايکس کومباتنته " نيروهاي چريکي که حالا ديگر در جنگلها نبودند و بيکار در شهر دنبال کار ميگشتند و سربازان دولتي که آنها نيز پس از صلح بين چريکها و دولت بيکار شده بودند و دنبال کار ميگشتند روبرو شدم / آنروزدر آن تظاهرات يکنفر توسط گارد ضد شورش دولتي کشته شد که عکسش در صفحه اول روزنامه چاپ شد و منهم آنرا در اينجا نهادم /در آن سال به کمک عده اي به بالاي کوهها رفته و با کشاورزان باغهاي پرتقال و قهوه آشنا شده و به انها کمک کرديم / به دانشگاه سان سالوادر ( يونيورسيداد سان سالوادر ) سري زديم و با دانشجويان صحبت کرديم و بعد هم به کشور گواتمالا رفتم و قصد رفتن و ديدار بوميان گواتمالا را داشتم که بودجه ام کفاف نداد و مجبور شدم به السالوادر برگشته و از آنجا هم راهي کانادا شدم / در طول مدت اقامتم توانستم زبان اسپانيش هم بياموزم /


لازم به توضيح است که کماندانته ليونل گونزالس در انتخابات سال پيش بعنوان معاون رييس جمهور السالوادر انتخاب گرديد /


۱۳۹۰ آذر ۱, سه‌شنبه

مصاحبه ام با اليدا گوارا دختر چه گوارا .....





















در سال 1998 خانم اليدا گوارا دختر بزرگ چه گوارا مبارز بنام آمريکاي لاتين به دعوت گروههاي مدافع کوبا به کانادا آمد و در دو برنامه که حضور داشتم با ايشان از نزديک آشنا شده و بعد ايشان در يک کنفرانس خبري دريکي از مراکز يونانيان در خيابان " دنفورت" تورونتو شرکت کردند که گزارش آن کنفراس و مصاحبه ام با ايشان در شماره سيصد و پنجاه و پنج هفته نامه شهروند چاپ کانادا با نام "محمد نوبهار" منتشر گرديد که در اينجا مياورم./





































۱۳۹۰ آبان ۱۷, سه‌شنبه

روایتی «دیگر» از خاوری

ترجمه مقاله گلوب اند ميل کانادا توسط سايت وزين ميهن و مصاحبه نويسنده مقاله گلوب با من-

ميهن ـ ترجمه از گلوب اند میل: مدیر ارشد یکی از بانکهای ایرانی که در گرماگرم رسوایی بزرگ اختلاس از سمت خود استعفا کرد – رسوایی ای که سرنوشت سیاسی محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور این کشور را تیرهوتار کرده – از کشورش گریخته و میگویند در تورنتو به سر میبرد؛ جایی که خانه ای ۳ میلیون دلاری به نام او این رسوایی بزرگترین کلاهبرداری در تاریخ ایران خوانده شده. حجم این اختلاس حتی از خسارت ۲ میلیارد دلاری ای که تازگی ها بانک سوییسی یوبیاس به خاطر فعالیت های غیرقانونی یکی از کارمندانش متحمل شد، بیشتر است.
محمودرضا خاوری ایرانی کانادایی، رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل بانک ملی بود؛ بزرگترین بانک ایران که در مالکیت دولت است؛ تا این که سه شنبه گذشته استعفانامه اش را تحویل داد. بر پایه آن چه که وبسایت مشرق نیوز گفته، او روز بعد از لندن به فرانکفورت پرواز کرده و آن جا سوار پرواز لوفتانزا به سوی تورنتو شده است.
هر چند دادستان ها در ایران در پی آن هستند که از او و مقامات چندین بانک مظنون به تسهیل پرداختهای متقلبانه و کلاهبردارانه بازجویی کنند، اما آقای خاوری با هیچ اتهامی در ایران روبه رو نیست. خبرگزاری ها گزارش کرده اند که خاوری در استعفانامه اش پا فشرده که پای بانکش مستقیما در این رسوایی گیر نیست، اما «به احترام افکار عمومی» کنار رفته.
برای گزیدگان و نخبگان ایرانی غیرعادی نیست که تابعیت دوگانه داشته باشند یا اقوام و خویشان نزدیکشان در غرب زندگی کنند. علیرضا نوریزاده، روزنامه نگار و مخالف غربت گزیده ایرانی که در لندن زندگی میکند، میگوید که «خانواده [خاوری] در کانادا زندگی میکرده اند. بر پایه بیانیه رسمی بانک ملی، او در ماموریتی مجاز به کانادا رفته. این چیزی است که بانک می گوید».
گزارش های ثبت املاک، خانه ای را در تورنتو، در نزدیکی عمارت اعیانی کنراد بلک، غول روزنامه نگاری در محله اعیانی برایدلپث تورنتو نشان میدهند که به نام آقای خاوری ثبت شده. این ملک که در خیابات سانکرستدرایو واقع شده، در روز ۳۰ جولای سال ۲۰۰۷ به قیمت ۲۹۲۵۰۰۰ دلار خریده شده. جمعه گذشته که خبرنگار گلوباندمیل به این خانه نزدیک شد، خانمی که در آن بود، به هیچ پرسشی پاسخ نداد.
این رسوایی میتواند بر میدان سیاست در ایران، جایی که احمدی نژاد تازگیها با آیت الله های حاکم سر جنگ داشته، تاثیر بگذارد. دوره ریاست جمهوری او در سال ۲۰۱۳ به پایان میرسد، اما رقبایش از همین حالا برای تضعیفش میکوشند.
این رقبا تلاش کردهاند که این کشمکش را با اسفندیار رحیم مشایی، رئیس دفتر احمدی نژاد که نامه ای را امضا کرده و در آن فروش یک کارخانه فولاد دولتی را به قیمت ۶۰۰ میلیون دلار سفارش داده، پیوند بزنند. خریدار این کارخانه، مه آفرید امیرخسروی، از بازیگران کلیدی در این اختلاس بوده که متهم شده ال سی هایی را که در چند بانک برای تضمین تامین مالی خرید شرکت های دولتی استفاده میکرده، جعل کرده است. گزارش شده که آقای خسروی و روسای دو شعبه از دو بانک ایرانی در میان ۱۹ نفری هستند که دستگیر شده اند.
«اگر قصد متهمین به تضعیف نظام اسلامی حاکم با آسیب زدن به اقتصاد [اثبات شود]، ممکن است اعدام در انتظار آنها باشد». این را خبرگزاری فارس گفته.معلوم نیست که آقای خاوری با چه پیامدهای حقوقی روبه رو خواهد شد. غلامحسین محسنی اژه ای، دادستان کل ایران، هفته گذشته به خبرگزاری فارس گفته: «به نفع آقای خاوری است که به ایران بازگردد تا اتهاماتی که این روزها بر سر زبانها افتاده، شامل او نشود و بتواند از خود دفاع کند».
مقامات کانادایی درباره این پرونده صحبتی نمیکنند. اما دولت این کشور هیچ پیمانی برای استرداد مجرمین با ایران نبسته، و به لحاظ قانونی نمیتواند افراد را به کشورهایی که ممکن است زندانیان را شکنجه یا به مجازات اعدام محکوم کنند، تحویل دهد.
مرتضی عبدالعلیان، وبلاگنویس ایرانی کانادایی ساکن اوکویل میگوید که «این آبروریزی بسیار بسیار بزرگی در تاریخ کشور من است». او می افزاید که مقامات بانکی در تهران بیانیه هایی را منتشر کرده اند و به مشتریان و سهامداران خود اطمینان دادهاند که این رسوایی تاثیری بر پولشان نخواهد گذاشت.
محمد جهرمی، رئیس بانک صادرات نیز که بانکی نیمه خصوصی است، هفته گذشته وادار به استعفا شد. او گلایه کرده که در این میان سپر بلا شده. در بیانیه ای که در خبرگزاری فارس منتشر شد، گفته که «علیرغم پیگیری های انجام شده توسط اینجانب و تماس با وزارت اطلاعات و قوه قضاییه برای دستگیری متهمان اصلی، کسانی که پشتیبان اصلی این فساد بودند، موضوع را به نحوی در رسانه ها مطرح کردند که گویی تمام اتهام ها و تقصیرها متوجه بانک صادرات ایران و مدیر عامل آن بوده است».
احمدی نژاد هر گونه تخلف دولت را حاشا کرده و از قوه قضاییه خواسته که قاطعانه این پرونده را پیگیری کند।



۱۳۹۰ آبان ۱۳, جمعه

اندر باب سخن اين دل بي تاب !

*امروز حين رفتن از طبقه چهار ساختمان به پايين به يه خانمي روسي برخورديم که کامپيوتر خود را در کالسکه انداخته بود و ميبرد। به شوخي گفتم چي شه ؟ لابد آنفولانزا گرفته ! در پاسخ خانم روسي گفت : نه -مرده - ويندو اش از کار افتاده! - گفتم چرا ميندازيش دور ميخواستي يه در بجاي پنجره برايش ميذاشتي ! گفتم حالا اصلا نفس ميکشه -قلبش کار ميکنه ؟ گفت : نه - کلا از سر خراب شده !

*تابستان گذشته ميخواستيم به يه منطقه باراني کانادا برويم و قرار گذاشته بوديم که در مورد "استان جديدي بنام ديلمان " با تعدادي از دوستان عزيز آن دياردر اين مورد بخصوص صحبت بکنيم که نشد- از ميرزا مرتضي خان جنگلي که در يه دوره اي جنگلهاي فيليپين را با جنگلهاي شمال ا يران اشتباه گرفته بود ।
* گفت هرچي ميکشيم از دست سرمايه دار و سرمايه داريه !!!
گفتم سرمايه دار کسيه که سرمايه اش حرکت ميکنه ولي خودش نه !
*به مازندراني :
سرد پلا بخرديم - پرت پلا باوتيم
سرد پلا بخر ده آدمه /
*اسلام فقاهتي بر چند نوعه ؟
اسلام هلاکتي -تا ما رو هلاک نکنه دست وردار نيست !
اسلام شراکتي- شراکت در اختلاسهاي بزرگ ميلياردي کارشه !
اسلام قراعتي - که تنها اسلام را قراعت ميکنه براي بچه هاي خوب و حرف گوش کن و حجت اسلام قراعتي در راس آن قرار دارد !
اسلام فلاکتي - که هدايت کشور را بسوي فلاکت بر عهده دارد !
اسلام شرارتي - که در شرارت بي نظير است !
و......
* در خبرها ي هفته گذشته حسين انواري سرپرست کميته امداد گفت : پانزده هزار پايگاه امداد در سراسر کشور " جشن ملي عاطفه ها " را سامان ميدهند - بنابراين :
"جشن ملي عاطفه ها " از سوي بي عاطفه ترين مقامات جمهوري اسلامي برگزار شد !؟
*روزنامه مهر در يازده مهر گزارش داد: پيوند يک آقا زاده با يک بدهکار بزرگ بانکي باعث شد تا پرونده اين اختلاس وارد فاز جديدي شو د که بنظر م وارد فاز پارس جنوبي شده باشد ।

ـتا اينجا.......