۱۳۹۰ مهر ۷, پنجشنبه

نامه ده گروه ايراني هوادار حقوق بشر در آمريكاي شمالي به گزارشگر ويژه حقوق بشر سازمان ملل
۱۳۸۲/۰۸/۱۶

آمبئي ليگابو، گزارشگر ويژه كميسيون حقوق بشر سازمان ملل در زمينه آزادي عقيده و بيان سومين روز سفر خود به ايران را پشت سر گذاشت. ليگابو، ديپلمات كنيائي، در سفرخود به ايران قرار است با زندانيان عقيدتي و سياسي جمهوري اسلامي ديدار كند. قوه قضائيه جمهوري اسلامي تعهد كرده است كه براي ديدارهاي آقاي ليگابو، هيچگونه محدوديتي ايجاد نكند. مجامع دفاع از حقوق بشر در ايران توجه آقاي ليگابو را به نقض اين حقوق در جمهوري اسلامي جلب كردند و فهرستي از زندانيان عقيدتي و سياسي را براي وي فرستادند و از وي تقاضا كردند با شناسائي موارد خشونت و تبعيض و ارعاب و تهديد از سوي رژيم ايران عليه افرادي كه قصد دارند انديشه هاي خود را آزادانه بيان كنند، به پيشبرد دفاع از حقوق بشر در ايران كمك كند. مرتضي عبدالعليان يكي از امضا كنندگان اين نامه و عضو كانون انديشه و گفتگو و حقوق بشر، در مصاحبه با راديوفردا مي گويد نامه از طرف كانون هاي حقوق بشر در خارج از كشور مي تواند در بازكردن فضا در ايران اهميت داشته باشد. رونوشت اين نامه به كوفي عنان، دبير كل سازمان ملل و رومانو پرودي، از اتحاديه اروپا فرستاده شده است.

(امضاهای جدید!) نامۀ سرگشاده گروهی از دانشگاهیان، نویسندگان، هنرمندان، روزنامه نگاران و فعالان ایرانی در سراسر جهان، به جامعه بهایی: ما شرمگینیم! یک و نیم قرن سرکوب و سکوت کافیست!


به نام نیکی و زیبایی، به نام انسان و به نام آزادی به عنوان انسان ایرانی، از آنچه طی یک و نیم قرن گذشته در ایران، در حق شما بهاییان روا شده است، ما شرمگینیم ما بر این باوریم که هر ایرانی باید بتواند "بی هیچگونه تمایزی، بویژه از حیث نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، دین، عقیده سیاسی یا هر عقیده دیگر،" و همچنین منشاء قومی یا "اجتماعی، ثروت، ولادت یا هر وضعیت دیگر از تمام حقوق و همه آزادی های ذکر شده" در منشور جهانی حقوق بشر بهره مند شود، اما بهاییان ایران از اولین روزهای ظهور آیین بهائیت، تا به امروزبه خاطر باورهای دینی خود از بسیاری از حقوق انسانی محروم بوده اند. بنا به شواهد و مستندات تاریخی، ازابتدای شکل گیری آئین بابی و سپس بهائی در ایران، هزاران تن، تنها به دلیل این باورهای دینی خود، به تیغ تعصب و خرافه به قتل رسیده اند. تنها در نخستین دهه میلاد این آیین، نزدیک به بیست هزار تن از وابستگان آن در شهرهای مختلف ایران به قتل رسیدند. ما شرمگینیم از اینکه در آن دوران صدایی در مخالفت با این کشتار بربرمنشانه ثبت نشده است و ما شرمگینیم از اینکه تا به امروز نیز صداها در محکومیت این جنایت هولناک جسته و گریخته و نارسا بوده است. ما شرمگینیم از اینکه علاوه بر سرکوب شدید نخستین دهه های حضور بهاییان، در صد سال گذشته نیز، این گروه از هموطنان ما مورد حمله های ادواری قرار گرفته، منازل و محل کار آنها به آتش کشیده و تخریب شده و به جان و مال و ناموس آنها تجاوز شده اما جامعه روشنفکری ایران در مقابل این فاجعه خاموش مانده است. ما شرمگینیم از اینکه طی سی سال گذشته قتل بهاییان، تنها به جرم باورهای دینی شان شکل قانونی به خود گرفته و بیش از دویست بهایی به قتل رسیده اند و ما شرمگینیم از اینکه گروهی از روشنفکران فشار علیه بهاییان را تئوریزه کرده اند. ما شرمگینیم از سکوت خود در مقابل اینکه بسیاری از سالمندان بهایی پس از ده ها سال خدمت به ایران، از دریافت حقوق بازنشستگی محروم هستند. ما شرمگینیم از خاموشی خود در مقابل اینکه هزاران جوان بهایی، به دلیل باورهای دینی خود و صداقت در بیان این اعتقادات، از امکان تحصیل در دانشگاه ها و مدارس آموزش عالی ایران محروم هستند. ما شرمگینیم از سکوت خود در مقابل اینکه کودکان بهایی به دلیل باورهای دینی والدین خود، در مدارس و معابر مورد تحقیر قرار می گیرند. ما شرمگینیم از خاموشی خود در مقابل این واقعیت دردناک که در میهن ما فشار و تحقیر علیه بهاییان به طور سیستماتیک اعمال می شود، تعدادی فقط به خاطر این باور دینی در زندان به سر می برند و خانه ها و محل کار آنها مورد حمله و تخریب قرارمی گیرد و گاه حتی آرامگاه های مردگان این گروه از هموطنان ما از تعرض به دور نمی ماند. ما شرمگینیم از سکوت خود در برابر سیاهه طولانی، اندوه بار و دهشتناکِ حق کشی های نهادینه شده در قوانین کشور ما علیه بهاییان، و بی عدالتی ها و فشارهای دستگاه های رسمی و غیررسمی در مورد این گروه از هموطنان ما شرمگینیم به دلیل اعمال جنایت ها و بی عدالتی ها و ما شرمگینیم به دلیل سکوت خود در برابر این اعمال. ما امضا کنندگان این نوشته، از شما بهاییان، بویژه از قربانیان جنایت ها علیه بهاییان ایران، پوزش می خواهیم. ما بیش از این دربرابر بی عدالتی در مورد شما سکوت نمی کنیم. ما در راه رسیدن به حقوق انسانی تصریح شده در منشور جهانی حقوق بشر در کنار شما می ایستیم. باشد تا عشق و آگاهی را جایگزین نفرت و جهل کنیم. پانزده بهمن 1387 – سوم فوریه 2009 انتشار مجدد همراه با امضاهای جدید: بیست و پنج بهمن 1387- سیزده فوریه 2009 1. آبان، وحید – حامی دمکراسی و حقوق بشر، سوئد 2. آذرکلاه، هومن – بازیگر تئاتر – فرانسه، پاریس 3. آذرلی، کتایون – نویسنده و شاعر – آلمان 4. آذریان، مینا - بازیگر سینما و تلویزیون- سوئد، استکهلم 5. آریان، نیما – دانشجو و حامی حقوق بشر – آلمان 6. آزاد، آزاده – جامعه شناس – کانادا 7. آزادیان، عباس – روانپزشک و حامی حقوق بشر- کانادا، تورنتو 8. آسمان، محمد جواد – شاعر و مترجم – ایران، اصفهان 9. آموزگار، مژگان – پزشک و حامی حقوق بشر- فرانسه، پاریس 10. آوایی، گیل – نویسنده و وبلاگ نویس – هلند 11. آینه، آبتین – شاعر – سوئد 12. ابراهیمی، هادی – سردبیر شهرگان –کانادا، ونکوور 13. احمدی، رامین – استاد دانشگاه و فعال حقوق بشر – آمریکا، یل 14. احمدی، فریدون – تحلیلگر و فعال سیاسی – آلمان، کلن 15. اخوان، عسل – حامی حقوق بشر - استرالیا 16. استوار، یاور – شاعر – سوئد 17. اسدی، هوشنگ – نویسنده و روزنامه نگار – فرانسه، پاریس 18. اسدی سواد کوهی، هوشنگ – کارشنای آی تی و حامی حقوق بشر – سوئد، استکهلم 19. اسفندارمذ شیرین – فعال حقوق بشر – بلژیک بروکسل 20. اسکندری، محمد رضا – کارشناس امور اجتماعی و فعال حقوق بشر – هلند 21. اغنمی، رضا – داستان نویس و منتقد ادبی – انگلستان، لندن 22. افشار، مهستی – پژوهشگر و مدیر بنیاد غیذ انتفاعی - آمریکا، لوس آنجلس 23. افشاری، مریم – فعال سیاسی و حقوق بشر – سوئد، گوتبورگ 24. افشین جم، نازنین – فعال حقوق بشر، خواننده، ترانه سرا و بازیگر- کانادا، ونکوور 25. اکبری، منصور – حامی حقوق بشر – سوئد، استکهلم 26. الماسی، نسرین – مدیر تحریریه شهروند –کانادا، تورنتو 27. امامی، بهرام – فعال حقوق بشر –سوئد، استکهلم 28. امید مهر، اشرف السادات – آموزگار و فعال حقوق بشر – دانمارک 29. امید مهر، علی اکبر – استاد دانشگاه و پژوهشگر – دانمارک 30. امید مهر، مهراز – استاد دانشگاه – دانمارک 31. امید مهر، مهزاد – استاد دانشگاه و پژوهشگر – دانمارک 32. امیر حسینی، بهمن – عضو تحریریه نشریه ایرانیان – آمریکا، ویرجینیا 33. امیرصدقی، نسرین – نویسنده و مدیر فرهنگی و هنری مرکز کولت دیا –آلمان، ماینس 34. امیرقلی، امیر – فعال حقوق بشر و حقوق زنان – ایران، تهران 35. امینی، بهمن – مدیر انتشارات خاوران – فرانسه ، پاریس 36. امینی، مهدی – فعال سیاسی – آمریکا، واشنگتن دی سی 37. انصاری، سیامک – فعال حقوق بشر – سوئد، گوتبورگ 38. ایرانی، شعله – سردبیر آوای زن – سوئد 39. ایرانی، نیکی – فعال حقوق بشر – آمریکا 40. ایروانی، آرش (م ساقی) – شاعر – آلمان، دوسلدورف 41. ایوب زاده، ح – حقوقدان و نویسنده – هلند، آرنهم 42. باطبی، احمد - فعال حقوق بشر- آمریکا، واشنگتن 43. باقرپور، خسرو – شاعر و روزنامه نگار- آلمان 44. باقرپور، دانش - تحلیلگر سیاسی- آلمان 45. باقری - گلد اشمیت، ناهید – شاعر و روزنامه نگار آزاد- اتریش، وین 46. بختیاری، شیدا – فعال حقوق بشر - دانمارک 47. بخشی زاده، مرضیه - فعال حقوق بشر- آلمان 48. براتی، مهران – پژوهشگر – آلمان، برلین 49. برادران، منیره - نویسنده و فعال حقوق بشر- آلمان 50. برقعی، محمد - استاد دانشگاه و نویسنده- آمریکا 51. برومند، رویا - مدیر اجرایی بنیاد برومند- آمریکا، واشنگتن 52. برومند، لادن - پژوهشگر بنیاد برومند- آمریکا، واشنگتن 53. بلوچ، عبدالقادر – نویسنده، کانادا، ونکوور 54. بهبودی، رضا – فعال حقوق بشر و دانشجوی روانشناسی - کانادا 55. بهنیا، کامران – فیزیکدان – فرانسه، پاریس 56. بی شتاب، رضا – نویسنده – فرانسه، پاریس 57. بیضایی، نیلوفر - نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر- آلمان، فرانکفورت 58. بیگدلی، بهرام – فعال حقوق بشر – آلمان، کلن 59. پارسا، سهیل - کارگردان تئاتر- کانادا، تورنتو 60. پارسا، کورش - حامی حقوق بشر- آمریکا 61. پارسی، تورج – پژوهشگر و استاد سابق دانشگاه 62. پاک، آنا- آسیه – فمینیست و فعال زنان – فرانسه 63. پاکی، مرتضی – فعال حقوق بشر – کانادا 64. پاینده، مهرداد – مدیر کل سیاست اقتصاد جهانی اتحادیه سراسری سندیکاهای آلمان، هانوفر 65. پرهام، بابک - شاعر- آمریکا 66. پگاهی، مهشید - فعال حقوق زنان- آلمان 67. پورمندی، احمد - فعال سیاسی- آلمان، مونیخ 68. پورنقوی، علی – فعال سیاسی – هلند 69. ترابی، محمد – پژوهشگر علوم ارتباطات – آمریکا، دانا پوینت 70. تقی پور معصومه - بازیگر و کارگردان تئاتر- سوئد، گوتبورگ 71. تهوری، محمد - روزنامه نگار- آمریکا، ماساچوست 72. توکلی، شاهین- پزشک و حامی حقوق بشر- آمریکا، هیوستن 73. ثابتی ستاره – نویسنده و معلم- فرانسه، نیس 74. ثروتی، مژگان – جامعه شناس، نویسنده و پژوهشگر - آلمان 75. جاودان، حمید رضا – بازیگر و کارگردان تئاتر – فرانسه، پاریس 76. جاوید، جهانشاه - ناشر- ایرانیان دات کام- مکزیک 77. جباری، رضا – پژوهشگر فلسفه و حامی حقوق بشر- سوئد، گوتبورگ 78. جده، محسن - روزنامه نگار و مترجم- آلمان 79. جزنی، میهن – نویسنده و فعال سیاسی- فرانسه، پاریس 80. جعفری، رضا – کارگردان تئاتر- آلمان 81. جعفری، صدیقه - فعال حقوق بشر- آلمان، هانوفر 82. جلالی چیمه، محمد (م.سحر) - شاعر- فرانسه، پاریس 83. جنتی عطایی، بهی – بازیگر، نویسنده و کارگردان تئاتر- فرانسه، پاریس 84. جوادی، اکرم – کتابفروشی آیدا – آلمان 85. جواهری لنگرودی، هادی – فعال حقوق بشر – آلمان 86. چوبینه، بهرام - نویسنده و پژوهشگر- آلمان، کلن 87. حاتمی، پرویز – فعال حقوق بشر – آمریکا 88. حاجزاده فلاح، مسعود – مهندس طراح – سوئد، وستروس 89. حبیبی نیا، امید - پژوهشگر ارتباطات و روزنامه نگار- سوئد 90. حسیبی، محمد - فعال سیاسی - آمریکا 91. حسین زاده، جعفر – کنشگر سیاسی- بلژیک 92. حسینی، میرعلی - بازیگر، دوبلور و ژورنالیست- فرانسه، پاریس 93. حکمت، بیژن – فعال سیاسی- فرانسه، پاریس 94. حکیم، محمد حسین - استاد دانشگاه- امریکا، امهرست 95. حیرانی، عارف – مقاطعه کار - آمریکا 96. حمزه لویی، محمود – بازیگر و کارگردان تئاترو سینما- نروژ 97. حمیدی، حمید - فعال حقوق بشر- هلند 98. حمیدی، نسرین - فعال حقوق بشر- هلند 99. خبازیان، رضا – حامی حقوق بشر – آمریکا، سن دیه گو 100. خرسندی، هادی - طنزپرداز- انگلستان، لندن 101. خرمی، حسین – فعال سیاسی – آلمان، اسن 102. خرمی، طاهره - فعال مدنی و حقوق بشر- هلند 103. خسرو پرویز، کیخسرو – فعال سیاسی - سوئد 104. خسروزاده، بهروز - محقق علوم سیاسی و ژورنالیست- آلمان، گوتینگن 105. خوجینیان، هادی – شاعر و نویسنده - انگلستان 106. خویی، اسماعیل - شاعر و نویسنده- انگلستان، لندن 107. خیام، زهره – فعال زنان و حقوق بشر - آمریکا 108. دانشور، حمید – بازیگر و کارگردان تئاتر- فرانسه، پاریس 109. داشی، علی – فعال سیاسی - دانمارک 110. درویش پور، مهرداد – استاد دانشگاه- سوئد، استکهلم 111. دریانی، حسین، بازیگر تئاتر – آلمان، برلین 112. دستمالچی، پرویز – نویسنده و تحلیلگر سیاسی- آلمان، برلین 113. دعایی، بابک – نوازنده و معلم موسیقی – بلژیک 114. دلنشین، شاهین – منتقد سیاسی و بلاگر- دانمارک، کپنهاگ 115. دوانی، حسین – منتقد هنری و فعال حقوق بشر- آلمان، کلن 116. دوشوکی، عبدالستار – تحلیلگر و فعال سیاسی- انگلستان 117. دهزنگی، آرش – دانشجوی دکترا – مالزی، کوالا لومپور 118. راستی، مهشید – فعال حقوق زنان و حقوق بشر- استکهلم، سوئد 119. راشدان، نیما – پژوهشگر و تحلیلگر- سوییس 120. رحیمی، خسرو – مدیر و برنامه ساز رادیو سپهر- سوئد، گوتبورگ 121. رستگار، ایرج – حامی حقوق بشر- دالاس، تگزاس 122. رشیدی، اسعد – شاعر، نویسنده و دکترای حقوق بین الملل- آلمان 123. رضوی، رسول – حامی حقوق بشر- آلمان، بن 124. رفیعی، کیوان – فعال حقوق بشر- ایران 125. رمضانی، رحیم – فعال سیاسی – ترکیه، وان 126. رنجبر، کاظم- دکتر جامعه شناسی سیاسی- فرانسه، پاریس 127. رهبری، آلکساندر – استاد موسیقی و آهنگساز- اتریش، وین 128. رهنمایی، محمد جواد – محقق موسیقی و شاعر- هلند 129. روشن، میترا – روزنامه نگار – کانادا، مونترال 130. زارعی، فرامرز – بازیگر – چین 131. زاهد، صدرالدین – بازیگر و کارگردان تئاتر- فرانسه، پاریس 132. زاهدی، میترا – کارگردان تئاتر – آلمان، برلین 133. زراسوند، حسین – شاعر - کانادا 134. زرهی، حسن – سردبیر شهروند- کانادا، تورنتو 135. زندیان، ماندانا – پزشک، شاعر و نویسنده- آمریکا 136. زینالی، لهراسب – فعال سیاسی – آلمان 137. سالاری، بابک – عکاس – کانادا 138. سبحانی، سهراب – کارشناس امور بین الملل – آمریکا 139. ستوده، بهروز – تحلیلگر سیاسی- آمریکا 140. سخایی، منوچهر – خواننده و روزنامه نگار - آلمان 141. سرحدی، آرش – بازیگر و کارگردان تئاتر- آلمان، برلین 142. سرشار، هما – نویسنده و روزنامه نگار – لس آنجلس، آمریکا 143. سعادتی، منصور – مهندس شیمی و حامی حقوق بشر- کانادا، ادمونتون 144. سلطانی، انور – پژوهشگر - انگلستان 145. سمیع نژاد، مجتبی – روزنامه نگار و فعال حقوق بشر – ایران 146. سهیلی، ستاره – بازیگر تئاتر – آلمان فرانکفورت 147. سهیمی، محمد – استاد دانشگاه- آمریکا، کالیفرنیا 148. سیحون، فریده – استاد دانشگاه - آمریکا 149. سیمایی، بهروز – شاعر و نویسنده- آمریکا 150. سینا، بیژن – پزشک – آلمان 151. شب افروز، مسعود – فعال حقوق بشر – کالیفرنیا 152. شفاعی، جواد – حامی حقوق بشر – ایتالیا، رم 153. شفایی، منوچهر – فعال حقوق بشر- آلمان 154. شفیعی، مینو – فعال حقوق بشر – دانمارک 155. شفیق، شهلا – نویسنده و پژوهشگر- فرانسه، پاریس 156. شمشیری، فریبرز – فعال حقوق بشر – کانادا 157. شمیرانی، خسرو – روزنامه نگار- کانادا، مونترال 158. شهابی، هوشنگ-اسفندیار – استاد دانشگاه – آمریکا، بوستون 159. شیدا، بهروز – منتقد و پژوهشگر ادبی- سوئد، استکهلم 160. شیرازی، جهانگیر – فعال اجتماعی و عضو تحریریه جنسیت و جامعه- هلند 161. صحتی، پریسا – فعال حقوق زنان – سوئد 162. صحی، سیامک – حامی حقوق بشر- دانمارک 163. صدر، حمید – نویسنده – آلمان - 164. صدقی، مجید – ژورنالیست- فرانسه، پاریس 165. صفایی، ی. – شاعر و فعال سیاسی – آلمان، کلن 166. صمدانی، فرامرز – مهندس شیمی و حامی حقوق بشر- آمریکا 167. صمد پوری، علی – کنشگر سیاسی و روزنامه نگار- بلژیک 168. عبادی، عبدالطیف – شاعر، مترجم و روزنامه نگار – انگلستان 169. عبدالعلیان، مرتضی – عضو هیئت مدیره سی.جی.اف.ای – کانادا، اکویل 170. عبدی، اصغر – فیزیولوژیست و فعال حقوق بشر - بریتانیا 171. عبقری، سیاوش – استاد دانشگاه- آمریکا، آتلانتا 172. عبقری، شهلا – استاد دانشگاه – آمریکا، آتلانتا 173. عطار، محمود – داروساز و حامی حقوق بشر – ایتالیا 174. علوی، رضا – نویسنده و پژوهشگر سیاسی- آمریکا 175. فاضل، نوید – پزشکی، مدیریت - آلمان 176. فانی یزدی، رضا – تحلیلگر سیاسی – آمریکا 177. فتاح، عباسعلی – فعال سیاسی – استرالیا 178. فدایی، بهروز – فعال سیاسی – هلند 179. فراهانی؛ فرشته – فعال حقوق بشر- هلند 180. فرجی، حسین – مجری تلویزیون- آمریکا 181. فردوسیان، پیام – نویسنده، پژوهشگر و فعال حقوق بشر – آمریکا، ویرجینیا 182. فرشی، ابراهیم – نویسنده، معلم و بازیگر تئاتر- آلمان، کلن 183. فرهودی، ویدا – شاعر و مترجم – فرانسه، پاریس 184. فروهر، پرستو – هنرمند و فعال حقوق بشر – آلمان، فرانکفورت 185. فرهی، فرحناز – مدیر سایت ایران ب ب ب – آلمان 186. فرید، سیامک – فعال حقوق بشر – بلژیک، بروکسل 187. فولادی، فیروزه فای – حامی حقوق بشر – آمریکا، میرلند 188. فهیمی، نیما – مدیر سایت افشاء – انگلستان 189. قاسمی، رضا – نویسنده – فرانسه، پاریس 190. قاسمی ایمپرترو، اختر – روزنامه نگار آزاد و عکاس – آلمان، کلن 191. قائمی، هادی – هماهنگ کننده کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران – آمریکا 192. قدیری، خسرو – استاد دانشگاه، تحلیلگر سیاسی و روزنامه نگار – آمریکا، سن خوزه 193. قریشی، رضا – استاد دانشگاه – آمریکا، نیوجرسی 194. قهاری، کیواندخت – بخش فارسی دویچه وله – آلمان، بن 195. قهرمان، ساسان – نویسنده و روزنامه نگار – کانادا، تورنتو 196. قهرمان، ساقی – شاعر و روزنامه نگار – کانادا، تورنتو 197. قیایی، عباس – کتابفروشی آیدا – آلمان 198. کاخساز، ناصر – پژوهشگر و تحلیلگر سیاسی – آلمان، بوخوم 199. کاظمی، منیره – فعال حقوق زنان – آلمان 200. کامرانی، علی – بازیگر تئاتر و ترانه سرا- آلمان، فرانکفورت 201. کاویانی، مسعود – استاد دانشگاه – آمریکا، میشیگان 202. کرمی، ناصر – تحلیلگر سیاسی – آلمان 203. کریمی، بهزاد – تلاشگر سیاسی - هلند 204. کسرایی، فرهنگ – نویسنده و بازیگر تئاتر- آلمان، ویسبادن 205. کشاورز، مهران – زندانی سیاسی سابق و حامی حقوق بشر- نروژ 206. کلباسی، شیما – شاعر- آمریکا، واشنگتن 207. کمالی، شقایق – خواننده و آموزگار موسیقی – آلمان، مونستر 208. کوثری، حمید - مدیر انستیتوی تکنولوژی نوین – آمریکا، لوس آنجلس 209. کورازو، گابریلا – ژورنالیست – اسپانیا 210. کوه گیلانی، پروین – روزنامه نگار – آمریکا، تگزاس 211. کویر، محمود – شاعر، نویسنده و پژوهشگر – انگلستان 212. کیارستمی، کیا – تهیه کننده فیلم - آلمان، برلین 213. گلاب دژ، هوشنگ – نویسنده و شاعر – سوئد، استکهلم 214. گلچین، علی – وکیل و حقوقدان – آمریکا، سن دیه گو 215. گیاهی، فاطمه – حامی حقوق بشر – آمریکا، ماساچوست 216. گوهرزاد رضا – روزنامه نگار – آمریکا 217. لاله جینی، علی – مترجم – سوئد 218. لقاییان، شهریار – پزشک و حامی حقوق بشر – آمریکا، سیاتل 219. لوایی، مهرداد – فعال حقوق بشر – هلند 220. ماهباز، عفت – فعال حقوق زن و روزنامه نگار – انگلستان، لندن 221. مجلسی، داریوش – فعال سیاسی – هلند 222. محب، رباب – نویسنده و شاعر – سوئد 223. محتشم، یاشار – فعال حقوق بشر و دبیر اتحادیه انجمنهای ایرانی در فرانسه – پاریس 224. محجوبی، علی – عضو فراکسیون حزب سبزها در پارلمان آلمان- برلین 225. محجوبی، ابراهیم – حامی حقوق بشر - آلمان 226. محمدی، مجید – استاد دانشگاه، نویسنده و پژوهشگر – آمریکا، نیویورک 227. مختاری، سهراب – نویسنده – آلمان، برلین 228. مددی، شبنم – پزشک و حامی حقوق بشر – آلمان 229. مراد، داریوش – فعال حقوق بشر – آلمان، کلن 230. مساعد، ژیلا – شاعر و نویسنده – سوئد، گوتبورگ 231. مسعودی، بنفشه – پژوهشگر – فرانسه، پاریس 232. مشکین قلم، شاهرخ – هنرپیشه و رقصنده – فرانسه، پاریس 233. مصلی نژاد، عزت – نویسنده و فعال حقوق بشر – کانون کانادایی قربانیان شکنجه – کانادا، تورنتو 234. مظهر، وریا – نویسنده و شاعر – فنلاند، هلسینکی 235. معصومی، بهرام – نویسنده و فعال سیاسی – آلمان 236. معصومیان، نیما – معلم – اسپانیا، بورگس 237. مقدس، مهران – نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر – دانمارک، کپنهاگ 238. مقصودنیا، منوچهر – فعال سیاسی – آلمان، برلین 239. ملکوتی، سیروس – نوازنده، آهنگساز و استاد گیتار کلاسیک – انگلستان، لندن 240. مهر، بیژن – فعال سیاسی – بوستون، آمریکا 241. مهیم، امیر – شاعر و روزنامه نگار – کانادا، تورنتو 242. میثاقی، مانو - تحلیل گر اجتماعی – کانادا، تورنتو 243. میرستاری، انور – رئیس فدراسیون ایروپرس حقوق بشر – بلژیک، بروکسل 244. میرعمادی، بیژن – کارشناس فیزیک اتمی و استاد دانشگاه – کانادا، ونکوور 245. میرفخرایی، مهران – آرشیتکت و حامی حقوق بشر – ایتالیا 246. میرمبینی، حسین – سردبیر پیک خبری ایرانیان – آمریکا، شمال کالیفرنیا 247. نجاتی، احمد – حامی حقوق بشر - بلژیک 248. نخعی، شهباز – روزنامه نگار – کانادا 249. نژاد، محسن – فعال سیاسی و حقوق بشر – آمریکا، شمال کالیفرنیا 250. نظریان، آرسن – مترجم و منتقد – هلند 251. نقره کار، مسعود – نویسنده و پژوهشگر – آمریکا، فلوریدا 252. نقیب زاده، فتحیه – فعال سیاسی – آلمان، برلین 253. نوذری، حمید – فعال سیاسی – آلمان، برلین 254. نورمنش، شیرین دخت – نویسنده و کنشگر حقوق زنان – آمریکا، شمال کالیفرنیا 255. نیرومند، بهمن – نویسنده و روزنامه نگار – آلمان، برلین 256. وحدتی، سهیلا – فعال حقوق بشر – آمریکا، کالیفرنیا 257. هاشمی زاده ایرج - معمار وروزنامه نگار – گراتس، اتریش 258. هرندی فریده - وکیل دادگستری - آمریکا 259. هالفورد، زهرا – نقاش، عکاس و مجسمه ساز – فرانسه 260. همایون پور شهره – آموزگار – آمریکا، واشنگتن 261. همایون پور کوروش - فعال دانشجویی، آمریکا، واشنگتن 262. هنرمند، منوچهر – مدیر سایت خواندنیها – هلند 263. هوشمند، زهرا – نویسنده – آمریکا 264. وحدت، کامران – استاد دانشگاه – امهرست، آمریکا 265. یادگاری، شاهرخ – آهنگساز و استاد دانشگاه – آمریکا 266. یوسفی، ناصر – کارگردان تئاتر، تهیه کننده و مجری رادیو همبستگی – سوئد، استکهلم 267. یوسفی، هادی – فعال حقوق بشر – دانمارک

- برنامه راه حل -تسلیت به مرتضی عبدالعلیان- از دوستم سعيد و تلويزيون "تن تي وي " بخاطر ابراز همدردي سپاسگزارم .

جايزه جهاني آزادي بيان در تورنتو به ژيلا بني يعقوب اهدا شد.







گزارشی از مراسم سالانه «روزنامه‌نگاران کانادایی برای‌ آزادی بیان»

- براي مجله هفته در مونترال کانادا
مرتضي عبدالعليان
به دعوت "روزنامه نگاران کانادايي براي آزادي بيان" در شب نه دسامبر 2009 امسال 475 روزنامه نگار، مفسر راديو و تلويزيون و مطبوعات, توليدکنندگان برنامه هاي راديو و تلويزيون، اعضاي کانون وکلا و فعالان اجتماعي، سياسي و حقوق بشري در هتل رويال تورونتو جمع شدند تا در مراسم اعطاي جايزه بين المللي که طبق سنت هر ساله برگزار مي شود، شرکت داشته باشند.
موضوع برنامه امسال Impunity یا «مصونيت از مجازات» بود. ((1))
در اين مراسم، هر ساله دو تن از شجاعترين روزنامه نگاران از سراسر جهان و يک روزنامه نگار کانادايي که در راه انجام وظیفه حرفه‌ای خود، جان خود را به خطر مي‌اندازند، جايزه جهاني آزادي بيان را دریافت می کنند.
سازمان روزنامه نگاران کانادايي براي آزادي, سي .جي.اف.اي، CJFE متشکل از روزنامه نگاران مطبوعات و راديو تلويزيون سراسري کاناداست.
سي.جي .اف.اي مديريت آيفکس وهشتادوهشت سازمان بين المللي روزنا‌مه‌نگاری از جمله سازمان گزارشگران بدون مرز، فدراسيون بين المللي روزنامه نگاران و «سازمان ماده نوزده» را به‌عهده دارد.دفتر سازمان سي .جي .اف.اي و آيفکس هردو در تورونتو کاناداست.نزديک به پانزده کارمند در دفتر سي.جي.اف.اي و آيفکس کار مي کنند .
برنامه از ساعت شش تا نه و نيم شب ادامه داشت. دو تن از شخصيتهاي تلويزيوني کانادا – لويد رابرتسون از تلويزيون سي تي وي و هدر هيچکاک از تلويزيون سي بي سي مسؤوليت اجراي برنامه ها را بعهده داشتند.
در جلوي صحنه دو ميز قرار داشت که در دو طرف آن ميهمانان مخصوص نشسته بودند. اگر ژيلا بني يعقوب ممنوع الخروج نمي‌بود، همچون ديگر برنده جايزه که از روسيه آمده بود، در کنار اين ميز جای داشت. يک روزنامه‌نگار کانادایی که از حاضرين بود مي‌گفت: "چه عيبي داشت که ژيلا هم مي آمد و جايزه اش را دريافت مي‌کرد، از اين حيث رژيم جمهوري اسلامي چقدر بايد از اخلاق سياسي بدور باشد و نگذارد شهروندش که افتخاري را نصيب مملکتش کرده از حضور برای دريافت جايزه اش محروم شود"
اکبر گنجي روزنامه نگار ایرانی، زمانی که در بند بود و زهرا کاظمی بعد از مرگ خود این جایزه را دریافت کردند.
نيک آهنگ کوثر به نمایندگی از طرف ژيلا در مراسم حضور داشت.
در شروع برنامه لويد رابرتسون از نماينده بانک اسکوشيا خواست تا پيامش را قرائت کند. ايشان در مورد برنامه ای بنام "سي. جي .اف .اي فلو شيپ" ياد کرد. طی این پروژه که هزینه ‌آن را بانک اسکوشیا تقبل کرده است، همه ساله یک روزنامه نگار از کشورهای مختلف انتخاب مي‌گردد تا دردانشگاه تورونتو تحصيل کند. امسال قرعه به نام یک دانشجوي السالوادری افتاده است. سخنران از او خواست تا به صحنه آمده و سخنراني خود را ايراد نمايد.
"اريک ليموز" روزنامه نگار السالوادري گفت : " پنج روز قبل از آمدنم به کانادا دوست و همکارم در السالوادر ترور شد و تا کنون چهارده روزنامه نگار در السالوادر به قتل رسيده اند. در جنگ داخلي السالوادر در دهه هشتاد نزديک به هفتادو پنج هزار نفر در طول دوازده سال جنگ کشته شدند. پوشش خبري جنگ يعني پوشش خبري در مورد جوخه هاي مرگ و قربانيان نقض حقوق بشر که در خط مقدم جبهه انجام مي‌گرفت." اريک ادامه داد : "آن روزها روزهاي ديوانه‌کننده‌اي بود، اما براي ما پوشش اين خبر ها عادي شده بود."
در نوبت بعدي هدر هيچکاک از روزنامه نگار کانادايي – هندي‌تبار، به‌نام "طارا سينگ هاير" نام برد و گفت که این روزنامه‌نگار که مدیریت یک روزنامه در کانادا را به عهده داشت، به‌طرز مشکوکي به دست عواملي در استان بريتيش کلمبيا، با شليک گلوله ابتدا فلج شد و آنگاه در سوءقصد دوم به قتل رسيد. سخنران در ادامه گفت: قاتلين طارا سینگ با اين که سر نخي از آنها در دست است هنوز معرفي نشده اند. هدر همچنین گفت: بياد طارا سينگ، سي .جي .اف. اي جايزه اي هر ساله به يک روزنامه نگار کانادايي اهدا مي‌کند و امسال "تري گولد " برنده این جایزه است. زهرا کاظمي نيز يکي از برندگان اين جايزه بود که توسط فرزندش استفان دريافت شد. هدر از خانم "مري دين شير" روزنامه نگار بازنشسته روزنامه «تورونتو استار» خواست به صحنه آمده «تري گولد» را معرفي کند. و مري دين چنین کرد.
پس از گولد، لويد رابرتسون به صحنه آمد و از فيلم مستندي صحبت کرد که قرار شد به‌نمايش در آيد. اين فيلم در مورد زندگي روزنامه‌نگاراني بود که به خاطر کار و حرفه خود و به خاطر حقيقت گويي و حقيقت نويسي به قتل رسيدند.
پس از صرف شام، در قسمت دوم برنامه لويد رابرتسون از "جان هندريک" رئیس روزنامه تورونتو استار و خانم "زينياک " رييس تلويزيون" اومني" خواست که به معرفي ژيلا بني يعقوب، برنده جايزه بين المللي آزادي بيان بپردازند. اول، فيلمي از زندگي، کار روزنامه نگاري و دستگيري‌هاي او و صحنه‌هايي از اعتراضات مردم ايران به‌نمايش در آمد . سپس از آقاي نيک آهنگ کوثر کارتونيست ايراني که در تورونتو کانادا زندگي مي کند خواسته شد تا پيام ژيلا بني‌يعقوب را بخواند.
نيک آهنگ گفت: «دقيقا راهی که ژیلا و دیگر زنان ایرانی برگزیده‌اند راهیست که باعث تغيير در جامعه می‌شود. به نظر من زنان ايران مي توانند "تايتانيک" را هم در کشور بگردش در آورند.» پس از خواندن پيام ژيلا توسط نيک آهنگ و دريافت جايزه، حضار با ابراز احساسات ممتد از ژيلا بني‌يعقوب و کارش تقدير کردند . ژيلا بنی‌یعقوب در پیام خود از تداخل کار سياسي و روزنامه نگاري انتقاد می‌کند و از همسرش بهمن احمدي‌امويي می‌گوید که هم اکنون در زندان به سر مي‌برد. بنی‌یعقوب جايزه‌اش را به همسرش و همه روزنامه‌نگاران زندانی در ایران تقدیم کرد.
((1))
«مصونيت از مجازات» Impunity یک ترم در قوانین بین‌المللی حقوق بشر است و آن، کوتاهی در به بازخواست کشاندن و مجازات کردن پایمال کنندگان حقوق بشر است که معمولا صاحبان قدرت را در نظر دارد.

۱۳۹۰ مهر ۲, شنبه





پيام همدردي دوست گرامي ام آرش سيگارجي که خود داغ برادر جوان و آهنگسازش را در سينه دارد در"پنجره التهاب " وبلاگ شخصي آرش ......اگر اين پيامها نبود نميدانم آن روزها را چگونه سپري ميکردم - با اين چند کلام فقط خواستم به اين دوستانم نيز بگويم که دوست تان دارم و سپاسگزارم/


اينها را در اين صفحه خودم نهادم زيرا که من و دانيل و دخترم تولد مان را که در ماه سپتامبر است بيشتر با هم جشن ميگرفتيم - ياد دانيل گرامي باد/





تقدیم به یاور داغ‌دار روزنامه‌نگاران، مرتضی عبدالعلیان


پيام همدردي دوست عزيزم نيک آهنگ کوثر در مورد فاجعه ايکه باعث مرگ پسر دلبندمان دانيل عبدالعليان شد। اين عکس را هم نيکان از من و دانيل در خانه دوست مشترکمان گرفت । در اين روز نيکان شايد نزديک به بيست تا عکس از دانيل گرفت .

اردیبهشت ۱۳۹۰ نیک آهنگ کوثر
برگرفته از سايت " خودنويس "





شاید شما نام مرتضی عبدالعیان را نشنیده باشید. اما روزنامه‌نگاران تبعیدی ساکن کانادا حتما او را می‌شناسند. کسی که از هیچ کمکی برای یاری رساندن به روزنامه‌نگاران محتاج یاری دریغ نکرده است. اما دریغ و درد از سرنوشت که اینک پسر بیست ساله‌اش را از او ستانده. «دنیل» پسر خوب و خوش‌نیت و مهربان مرتضی شنبه پیش از دنیا رفت. تصادفی که یک دوست خوب را از خیلی‌ها گرفت. بارها و بارها با «دنیل» به قهوه‌خانه کانادایی «تیم هورتونز» رفته بودیم و گپ می‌زدیم از روزگار و از ایران‌زمین. روز یک‌شنبه که برای گزارش‌نویسی از کنفرانس «سکولارهای سبز» آماده می‌شدم، به ناگهان در فیسبوک پیامی دیدم از دوستی که عکس «دنیل» را جانشین عکس خودش کرده بود. دوزاری‌ام افتاد...خبری بود...خبری تلخ از رفتن دنیل...همان دوست آخرین شاهد دیدار پدر از پسر روی تخت اورژانس بود...فیلمی که از آن دیدار گرفت را دیروز دیدم و هنوز هم به یاد آوردنش وجودم را می‌لرزاند....مرتضی را آنهایی که می‌شناسند، می‌دانند از خودش و امکاناتش و روابط کاری‌اش برای یاری رساندن به بسیاری از روزنامه‌نگاران مایه می‌گذارد. حال کار دنیا را ببین، که مرتضی برای همکاران روزنامه‌نگار از همه چیز می‌گذرد اما دست تقدیر از پسرش نگذشت.
همه ما خاطره‌هایی خوب از مرتضی و خانواده‌اش داریم. شاید ندانید که مرتضی با تلاش خستگی ناپذیر خود باعث شد اکبر گنجی به جامعه کانادایی معرفی و نامزد جایزه آزادی بیان شود که آنرا هم برد. آن نامزدی به نتیجه رسید، اما گنجی ۶ سال بعدش «جایزه» آزادی بین را دریافت کرد.
من از نزدیک شاهد بوده‌ام که مرتضی در طول ۸ سال گذشته دائما مسائل روزنامه‌نگاران ایرانی را به گوش رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران رسانده، مترجم درد و رنج روزنامه‌نگاران بوده... مرتضی برای خیلی از فعالان رسانه‌ای «ویزا» گرفته است. اگر کسی نیازی داشت، مرتضی با رویی گشاده کارش را راه می‌انداخت. لبخندش دائما روی چهره‌اش بود...اما پس از رفتن «دانیل» لبخند زدن نه تنها برای مرتضی، که برای آنها که او را از نزدیک می‌شناسند، سخت شده.
الان نوشتن این چند خط برایم آنقدر سخت است که حد ندارد. قلبم می‌گیرد وقتی به یاد می‌‌آورم دیدن فیلم آخرین لحظات مرتضی در کنار پسرش، روی تخت بیمارستان که دوست مشترکمان گرفته بود، همانی که از طریق فیسبوک خبر ناگوار را برایم گفته بود،
امروز فقط مرتضی نیست که عزیزی را از دست داده، همه دوستانش، همه آنها که او را می‌شناسند، داغ‌دارند. داغی که دل را آتش می‌زند.
امروز روزنامه‌نگاران بسیاری که زحمات و یاری مرتضی زندگی‌شان را از این رو به آن کرده، داغ‌دارند.
مرتضی در سرما و گرما یار و یاور تبعیدی‌ها بوده است...چیزی کمیاب که باید خوب آموخت. بی هیچ ادعایی.
...
اینک نه تنها مرتضی، که همه ما عزاداریم.
پيام دوست و برادر عزيزم خسرو شميراني در همدردي با ما بخاطر فاجعه از دست دادن فرزند دلبند مان دانيل عبدالعليان/
نمی‌دانم چه می‌خواهم بگویم
مجله " هفته " - که هر هفته در شهر مونترال کانادا منتشر ميشود

خسرو شمیرانی
سردبیر
همیشه درتلاش‌بوده، بیش از 4 دهه! اما نه برای خودش. همیشه برای انسان‌، که به او عشق می‌ورزد. دردش، درد انسان انتزاعی یا موجودی موهوم نیست. گرفتاری یک روزنامه‌نگار در اوین تهران، یا یک فعال از کشور گریخته در وان ترکیه، دغدغه‌‌‌ی اوست. چه بسیارند تلاش‌گرانی که از یاری او سودبرده‌اند و خود نمی‌دانند.
ساده و زلال است، مثل آب چشمه‌ای پاک. مرتضی را می‌گویم. مرتضی عبدالعلیان، که زندگی‌اش دغدغه‌ی انسان است و الان مرگ یک عزیز سوگوارش کرده‌است. دانیل‌‌اش را از دست داده. فرزند 20 ساله‌اش را. تمام تورنتو در جوش است. هر کس که حتی از دور دستی بر آتشِ تلاش انسانی دارد با او آشناست و اگر او را از نزدیک‌تر بشناسد، نمی‌‌تواند ستاینده‌ی قلب زلال او نباشد، که الان شکسته‌است. طاهره می‌گوید، غروب شنبه، 7 مه خبر رسید و کمرش را شکست و .... صدای لرزانش توان ادامه‌ی کلام را از دست می‌دهد.

دانیل از سر کار برمی‌گشته. برای صدمه کمتر به محیط زیست با اسکیت برد رفت‌و‌آمد می‌کرد. سر یک چهارراه با یک اتومبیل، با این سلاح کشتار جمعی، که سالانه هزاران هزار قربانی می‌گیرد برخورد می‌کند و ... فاجعه ‌آغاز می‌شود.
مرتضی عبدالعلیان، فعال حقوق بشر و انسان‌گرایی‌ست که او را به عنوان یکی از بی‌نیاز‌ترین انسان‌ها شناخته‌ام. در برابر صداقت، انسانیت و دوستی‌ صمیما‌نه‌اش سرتعضیم فرود‌می‌آورم. او و طاهره مهربان امروز در سوگ دانیل نشسته‌اند. می‌خواهم از دردشان بکاهم اما چگونه؟ به ه.الف.سایه پناه می‌برم!
نمی‌دانم چه می‌خواهم بگویم
زبانم در دهان ِ باز بسته‌ست

در ِ تنگ ِ قفس بازست و افسوس
که بال ِ مرغ ِ آوازم شکسته‌ست

نمی‌دانم چه می‌خواهم بگویم
غمی در استخوانم می‌گدازد

یال ِ ناشناسی آشنا رنگ
گهی می‌سوزدم گه می‌نوازد

گهی در خاطرم می‌جوشد این وهم
ز رنگ آمیزی ِ غم‌های انبوه

که در رگ‌هام جای خون روان است
سیه داروی زهرآگین ِ اندوه

فغانی گرم و خون آلود و پردرد
فرو می‌پیچیدم در سینه‌ی تنگ

چو فریاد ِ یکی دیوانه‌ی گنگ
که می‌کوبد سر ِ شوریده بر سنگ

سرشکی تلخ و شور از چشمه‌ی دل
نهان در سینه می‌جوشد شب و روز

چنان مار ِ گرفتاری که ریزد
شرنگ ِ خشمش از نیش ِ جگر سوز

پریشان سایه‌ای آشفته آهنگ
ز مغزم می‌تراود گیج و گمراه

چو روح ِ خوابگردی مات و مدهوش
که بی‌سامان به ره افتد شبانگاه

درون ِ سینه‌ام دردی‌ست خون بار
که همچون گریه می‌گیرد گلویم

غمی آشفته، دردی گریه آلود …
نمی دانم چه می‌خواهم بگویم

ياد داشت هايي از کتاب " دختر نيل "

دختر نيل - ادامه شهر زاد دختري از مصر
مولف: ژيلبر سينوعه
ترجمه عبدالرضا ( هوشنگ ) مهدوي
کتابي که خوانده و بسته شد
کتاب در مورد سالهاي اوايل هزارو هشتصد کشور مصر و زمامداري محمد علي پاشاست - مسله کليدي احداث کانال سوعز است .
ژيلبر سينوعه سعي دارد در اين کتاب نقش انگليس را در تجزيه - تحريک و فريب - و سود و منافع اش - و سياستش را در دخالت در کشورها براي خوانندگانش افشا کند / در اين کتاب سينوعه چند طرح را از چند زاويه عملي ميکند و در طرح کلي اين داستان به نقش عناصر متشکله در آن ميپردازد / آنچه در اين داستان نمودي عيني و واقعي پيدا ميکند اينست که نقش انگليس بعنوان "روباه پير" و نقش فرانسه را به عنوان عنصري بهتر نشان ميدهد / و ما اين نقش را در احداث کانال سوعز ميبينيم / در اين داستان نقش شهر زاد - جوانا دخترش و ماندرينو همسر شهرزاد که رابطه بسيار نزديکي با خانواده پاشا دارند بسيار جالب نشان داده شده / اوج داستان همان حرفهاي خديجه خدمتکار شهرزاد و ماندرينو است که با حرفهايش ( رازش ) آنهم پس از سيزده سال آنرا براي جوانا و ماندرينو فاش ميکند و مرحله بعدي داستان که خوب هم آنرا به پايان ميبرد به قدرت رسيدن سعيد پاشاست که يک دل نه صد دل عاشق جوانا ميشود و جوانا هم که در خانه بعنوان دختري سرکش و لجوج معرفي ميشودو با مادر حسادتي کينه توزانه دارد و با سياستهاي خانواده پاشا در مورد اداره کشور سازگاري ندارد و با محفل سينت سيمون ارتباط دارد ميخواهد از طريق ازدواج با سعيد پاشا به احداف خودش و احداث کانال برسد /
ادامه دارد .......

ياد داشتهاي از کتاب " مارکو پو لو "



مارکو پو لو



مولف: مانويل کومراف



با توضيحي از رابين ژاک



کتابي که باز است و خواندنش ادامه دارد .....



مارکو پولو از شهر ونيز ايتاليا بود / جواني از شهر ونيز ايتاليا که در قرن سيزده تصميم ميگيرد بسمت شرق حرکت کند تا با چشمهاي خودش دنياي شرق را که برايش عجيب بود ببيند / مارکو از زمان کودکي علاقه داشت با کشتي به سواحل سيسيل و يونان که پدر و عمويش هم بدليل تجارت در آنجا بودند برود / او آرزو داشت به شهر بزرگ قسطنطنيه برود -جايي که پدر و عمويش صاحب ساختماني و لنگر گاهي بودند / مارکو شش ساله بود که پدرش بهمراه عمويش براي فروش محموله هاي تجاري به دريا زدند / او در تمام مدتي که پدرش نبود با مادر بزرگ و پدر بزرگش زندگي ميکرد تا اينکه يک روز او که حالا پانزده ساله بود -پدر و عمويش از سفر دريا برگشتند / سفر آنها آنقدر طول کشيده بود که مادر بزرگ مارکو فکر ميکرد پدر مارکو در دريا گم شده است / او خواب سرزمينهاي اسرار آميز -جايي که شرکت کنندگان جنگهاي صليبي به آنجا مسافرت ميکردند را ميديد / او نيز در خوابهايش ميديد که ممکن است روزي به نقاط دوردست جهان رفته و مکانهاي اعجا ب انگيز جهان را ببيند/به همين خاطر به دريا خيره ميشد و به جهان آنسوي آبها ميانديشيد /براي اينکه تمام عمرش را در شهر ونيز زيسته بود /



ادامه دارد ......

۱۳۹۰ شهریور ۲۴, پنجشنبه

بادمجان نر يا بقول انگليسيها "بول بادمجان " يا "بادمجان بوفالو"





بازديد اين صفحه براي اطفال و افراد پايين هيجده سال و خجالتي ها ممنوع است -

" پورنو گرافي طبيعت " - پورن در طبيعت وحشي -

شوخي طبيعت با انسان - طبيعت هم ميتونه گاهي خيلي شوخ باشه /

ديروز صبح براي يک کار ترجمه راهي منطقه نياگارا شده بودم و خوشبختانه کارم در دادگاه شهر سينت کاترين خيلي زود تمام شد / پس از اتمام کار و به سبب علاقه اي که از زمان کودکي به مزارع کشاورزي و کشاورزان دارم - براي ديد و "باز- ديد" يعني "ديد به توان دو" به اين مناطق رفتم و در کنار دکه کنار خياباني يک باغ بزرگ توقف کردم و مشغول بازديد ميوه ها و سبزيجات شدم /در اينطور موارد نميتوانم دست خالي به خانه برگردم - لذا تا آنجايي که ميتوانستم ميوه و سبزي از جمله بادمجان خريدم - اما در ميان آن سبد بادمجان يه بادمجان خودنمايي خيره کننده اي داشت - جل ا لخالق ! طبيعت کار خودش را کرده بود - با خودم ميانديشيدم " نکنه تمام بادمجانهاي اين سبد کار اين بادمجان باشد " - از آنجايي که اين منطقه به بوفالوي آمريکا هم نزديک است و گاوهاي بوفالو هم معروفند منهم نام اين بادمجان را " بادمجان بوفالو " نهادم / لطفا اگر خواستيد نگاه به عکس اين بادمجان کنيد يواشکي اين کار را بکنيد يا زير چشمي - چون ممکنه دهن بعضي ها از تعجب وا بشه / بهر حال از ما گفتن -