۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۵, پنجشنبه

گويند که طنز نويسان جهان بسيارند / حال طنزي تو بگو که من بخندم بسيار

طنزهاي مرتضي عبدالعليان:
با " شلام عليکوم " نام طنز نويس روسي شروع ميکنم:
1-
يکي از دوستان سياسي مسن تر از ما که سالها در خارج و در تبعيد بسرميبرد در يک کشور دور افتاده خيالاتش طوري شده بود که ميگفت : فلاني بايد خيلي مواظب باشيم / حتا در اينجا هم امن نيستيم / گاهي اوقات شده که در خانه نشسته ام و تلويزيون رو تماشا ميکنم - ناگهان تلويزيون خاموش ميشه - فکر کنم کسي با رموت کنترل تلويزيون ما را از دور کنترل ميکند !!!؟؟؟/
2-
گفتم : ميرزا کوچک خان رفيق من بود !!!/
دوستم با تعجب گفت :چطور ؟
گفتم : از نظر قدي!!!/
३-
ميگن عجله باعث ميشه اجل آدم زودتر سر برسه !!!/
4-
ويروس مصري -تونس منطقه خاورميانه را آلوده و بيمار کنه!!!/
-
طرف دايم کامپيوترش رو تميز تميز ميکنه /اما ...اطرافش پر از آشغال و کثافته !!!!/