۱۳۸۶ بهمن ۲۵, پنجشنبه

"جهان يک صحنه است و همه ما بازيکنان آن صحنه هستيم "
شکسپير

امروز چند روز پس از سالگرد انقلاب بزرگ سال 1357؛ به تاريک روشن هاي صحنه ايران از منظر تاريخي نگاه ميکنم . به همه عوامل آن و به نقش و جايگاه "آنها" درمراحل مختلف تاريخي در بعد ادبي ؛ فلسفي ؛ سياسي ؛اجتمائي - سينمائي(فرهنگي) که ميا نديشم در برابر عظمت و بزرگي "آنهائي" که خود مقامي در نظام سياسي کشور ندارند اما کارهاي بزرگي ميکنند و با تلاشهايشان رشد و پيشرفت ايران و ايراني را ببار ميآورند درود ميفرستم . براي آنهائي که زنده اند و هنوز تحولات مثبت را در درون جامعه ايراني خلق ميکنند عمر طولاني آرزو ميکنم و براي آنهائي که ديگر در ميان ما نيستند .........دقيقه اي سکوت ميکنم و ياد شان را گرامي ميدارم . اين شخصيتها با رل مثبت خود به مردم و به ايران انرژي ميدهند و با گفتمانهاي جديدشان روح تازهاي به مردم و کشور ميدمند.

شخصيتهائي هم در تاريخ ايران بوده اند که در صحنه ايران نقش منفي دارند و اين نقش را خوب هم بازي کرده و ميکنند.اينها در دو امدادي پرچم هاي سياه خود را بدست همفکران خود ميدهند و چهره ايران پر از رنگ را سياه ميکنند..


اسم نميبرم.
براي اينکه
آنان
اسم نبودند و
اسم هم نخواهند ماند.

آنان
اکبرند و
خود تاريخ.

اما.

اينان
اصغرند و
خود تاريک

"ع-گ"

هیچ نظری موجود نیست: